فوایدسحرخیزی با استناد به احادیث ائمه(ع)



فوایدسحرخیزی با استناد به احادیث ائمه(ع)

یکی از عادت هایی که بیشتر مردم به آن دچار هستند خوابیدن اول صبح و غفلت از سحرخیزی است.

در دین مبین اسلام و در سخنان بزرگان سفارش بسیار زیادی به سحرخیزی شده است، اما شب بیداری ها، میهمانی ها و تفریحات شبانه و تماشای تلویزیون را به سحرخیزی ترجیح می دهیم. این در حالی است که ثابت شده افسردگی یکی از نتایج خواب صبحگاهی است. اگر می خواهید درباره فواید سحرخیزی بیشتر بدانید و عزم خود را برای یک تغییر بزرگ در زندگی جزم کرده اید، ادامه مطلب را کامل بخوانید.

جسم و روح انسان نیازهای خاصی دارد و بسیاری از اندیشمندان معتقدند انسان روحی است که جسم دارد؛ به عبارتی اولویت اصلی انسان تغذیه روح است همچنان که انسان به تغذیه جسم اهمیت می دهد باید به تغذیه روح هم توجه کند و حتی به آن اهمیت بیشتری بدهد و آن چه را برای سلامت روحش مفید است، به کار گیرد، جلیل معماریانی مشاور فکری جوانان می گوید: همان طور که فی المثل اگر می خواهیم اندام متناسب و بدن سالمی داشته باشیم و از ورود میکروب به بدن جلوگیری کنیم باید یک سری نکات را رعایت کنیم، ورزش کنیم و بهداشت تغذیه و محیط را در نظر بگیریم، باید نیازمندی های روح را هم بشناسیم و آن را برآورده کنیم.

داشتن صفات نیکو، پرورش فضایل اخلاقی، مداومت بر انجام کارهای خوب و پرهیز از رذایل اخلاقی از جمله مهم ترین راهکارهایی است که به تغذیه روح کمک می کند.

یکی از بهترین راه ها برای تغذیه روح، سحرخیزی است. نتایج تحقیقات گسترده علمی نشان می دهد که سحرخیزی ،که در تعلیمات دینی بر آن توصیه بسیاری شده است-،برای روح و جسم بسیار مفید است.

به عنوان مثال غلظت خون با سحرخیزی کاهش می یابد و هورمون های ضدافسردگی در بدن انسان ترشح می شود، به طوری که افراد سحرخیز کمتر دچار افسردگی می شوند. سحر زمانی است که اکسیژن خالص به سطح زمین می رسد و این هوای پاک و اکسیژن خالص برای سیستم بدن بسیار مفید است.

در بسیاری از روایات اسلامی، ائمه اطهار(ع) به سحرخیزی توصیه کرده اند. امام رضا(ع) در روایتی می فرمایند که رزق خاصی برای بندگان تقسیم می شود که زمان آن بین طلوعین است.

یعنی بین طلوع فجر و طلوع خورشید و خواب در این ساعات مکروه است زیرا انسان را از دریافت این رزق خاص محروم می کند. در مذمت خواب صبح گاه روایات بسیاری داریم. در روایتی آمده است که خواب صبح از نادانی انسان سرچشمه می گیرد.

این روایت بدین معناست که اگر انسان بداند نخوابیدن در این ساعات از روز چه فوایدی دارد، هرگز نمی خوابد اما نسبت به این مسئله نادان است.معماریانی با اشاره به این که سحرخیزی در وسعت رزق، زیبایی چهره و اخلاق حسنه تاثیر دارد، می گوید: علمای اخلاق تاکید می کنند که اگر می خواهید اخلاق حسنه داشته باشید، سحرخیز باشید.

از طرف دیگر سحرخیزی باعث تقویت اراده فرد می شود. زیرا خواب صبح که در ادبیات ما به «شکرخواب» معروف است، بسیار شیرین است و مقاومت برای نخوابیدن در این ساعات فقط کار انسان های بااراده است.

در واقع همان زمانی که به بیداری و سحرخیزی توصیه شده است، خواب بسیار لذت بخشی دارد و سحرخیزی یعنی غلبه بر این خواب لذت بخش برای رسیدن به دستاوردهای بهتر و بزرگ تر، مقاومت در برابر خواب صبحگاهی و کسب این لذت اراده انسان را تقویت می کند، کسی که بتواند در مقابل این لذت مقاومت کند در طول زمان قادر خواهد بود با تقویت اراده در برابر لذت گناهان هم مقاومت کند.

حتی شاید بتوان گفت قدرت روحی افراد با چنین تمرین هایی افزایش پیدا می کند. چنان که افرادی که عادت به سحرخیزی دارند، به طور کلی مقاوم ترند و قدرت روحی بالاتری دارند، بسیاری از روستاییان که عادت به سحرخیزی دارند، انسان های مقاوم و با استقامتی هستند و در برابر مشکلات به زانو در نمی آیند. یکی از ویژگی های اصلی این افراد همین سحرخیزی است.

سحرخیزی و غلبه بر خواب صبح در طول زمان از آن ها انسان های با استقامت و مقاومی می سازد که دیگر افراد ناخودآگاه با حضور در کنار آن ها این قدرت را احساس می کنند.اصولا یکی از ویژگی های مشترک انسان های موفق و خلاق سحرخیزی است. نتایج تحقیقات نشان می دهد افرادی که به توفیقات بسیار بزرگی در زندگی خود رسیده اند، سحرخیز بوده اند.

در گذشته تعداد بیشتری از مردم سحرخیز بودند، اما متأسفانه در حال حاضر این عادت متعلق به نسل گذشته است و فقط پدربزرگ و مادربزرگ ها هستند که عادت به سحرخیزی دارند.

بزرگان گفته اند هیچ کاری مثل خواب صبح شیطان را خوشحال نمی کند زیرا او درمی یابد که عده زیادی از نعمت و رزق و مغفرت و سلامت و توفیق و آرامش محروم شده اند. به همین دلیل است که امام صادق(ع) می فرمایند: سحرخیزی را از دست ندهید زیرا کسی که سحرخیز نیست از بسیاری از نعمت ها و رزق ها محروم است.

همچنین در روایات آمده است که جبرئیل به حضرت محمد(ص) فرمود: «ای محمد(ص)، هر گونه می خواهی زندگی کن ولی بدان که از این دنیا رخت برمی بندی، هر گونه می خواهی دوست بدار ولی بدان پایان آن جدایی است، هر گونه می خواهی عمل کن ولی بدان برای کردارهایت جزایی است اما بدان که شرف و بی نیازی مرد در سحرخیزی است.»

این روایت حاوی نکته عجیبی است که سحرخیزی را به بی نیازی ارتباط می دهد. پیامبر(ص) می فرمایند که ۳ گروه از وسوسه های ابلیس و لشکریانش در امان هستند یکی گروهی که خداوند را زیاد یاد می کنند، گروهی که از بیم خدا گریانند و گروهی که سحرها استغفار می کنند.

خوب است بدانید رزقی که در سحر مقدر می شود رزق خاصی است که خداوند برای بندگان سحرخیز خود در نظر می گیرد.

البته منظور فقط رزق مادی نیست بلکه معرفت، وجدان و شعور رزق بعضی انسان هاست که این امر به تقویت روح و عزت نفس آن ها منجر می شود.

آن چه نشاط و سرزندگی را از زندگی بسیاری از مردم با وجود داشتن امکانات رفاهی و مالی گرفته، نبود همین رزق خاص است.

امام باقر(ع) می فرمایند: خداوند بنده ای را که زیاد دعا کند، دوست دارد و بر شما باد دعای سحر تا طلوع آفتاب زیرا آن زمان درهای آسمان گشوده می شود و رزق انسان ها تقسیم می شود و نیازهای بزرگ و ضروری وی برآورده می شود.

همچنین امام رضا(ع) می فرمایند کسی که بین فجر و طلوع بخوابد از روزی اش خواب مانده است

امام سجاد(ع) می فرمایند قبل از طلوع آفتاب نخواب زیرا خداوند در این زمان روزی بندگان را به جریان می اندازد.


مقاله: گزیده یی از عوامل افسردگی از نظر قرآن کریم


 گزیده یی از عوامل افسردگی از نظر قرآن کریم

اشاره به 10 مورد از منظر قران کریم و احادیث ائمه اطهار (ع)


با دقت در آیات و روایات و مراجعه به منابع دینی عوامل ذیل که یکی پس از دیگری بیان می شود به عنوان علل و عوامل نگرانی، اضطراب، افسردگی و سایر بیماری های روحی، مطرح می شود که بیشتر جنبه شناختی دارند. هر چند عوامل دیگر نیز وجود دارند.

در این مقاله به ریشه برخی از این تنیدگی ها که در قرآن کریم آمده است اشاره می کنیم.

1. کفر و بی ایمانی

هر چند کفر در بینش اسلامی خود نوعی بیماری روانی است، لکن به نوبه خود یکی از علل بیماری روانی است؛ زیرا کفر یکی از موانع شناخت و درک صحیح واقعیات و حقایق است. به واسطه کفر، ابزار اصلی شناخت یعنی قلب، چشم و گوش از کار می افتد

«خَتَمَ اللهُ عَلَی قُلُوبِهِم وَ عَلی سَمْعِهِم وَ عَلی اَبْصَارِهِم غِشَاوَة؛(1)

خداوند بر دل ها و گوش ها و چشم های شان پرده افکنده است» و این یعنی ظلمت و گمراهی مطلق که در آیه دیگر فرمود:

«وَ مَنْ لَمْ یجْعَلِ اللهُ لَهُ نُورَاً فَمَا لَهُ مِنْ نُورٍ؛(2)

کسی که برای خدا برای او نوری قرار نداده برای او نور نیست» و این تاریکی و ظلمت مطلق همان ایجاد زمینه بالقوه برای اضطراب، تشویش درونی و نگرانی های روحی است.


2. فراموشی یاد خدا و اعراض از آن

کسی که از یاد خدا غافل گردد و از آن دل بگرداند علاوه بر عذاب اخروی، در دنیا نیز به زندگی سختی مبتلا خواهد شد:

«مَنْ أعْرَضَ عَنْ ذِکرِی فَإنَّ لَهُ مَعِیشَةً ضَنْکاً وَ نَحْشُرُهُ یوْمَ الْقِیامَةِ اَعْمَی؛(3)

هر کس از یاد من روی گردان شود، زندگی(سخت) و تنگی خواهد داشت و در روز قیامت هم، نابینا محشور می شود.»

درهای زندگی به کلی بر وی بسته می شود و این همان معیشت سخت است؛ زیرا کسی که خدا را فراموش کند برای او چیزی غیر از دنیا نمی ماند که آن را کمال مطلوب خود سازد. قهراً همه کوشش ها معطوف به آن می شود و این نوع زندگی هیچ گاه او را آرام نمی کند و چنین کسی به آرامش نخواهد رسید؛ چرا که همیشه یا برای از دست دادن چیزی و یا برای دست نیافتن چیزی در حال افسردگی، اضطراب و نگرانی و تشویش خاطر و غمگینی بسر می برد.

3. خود فراموشی

به دنبال خدا فراموشی، انسان مبتلا به خود فراموشی می شود.

«وَ لاتَکونُوا کالَّذِینَ نَسُوا اللهَ فَاَنْسَیهُمْ اَنْفُسَهُمْ؛(4)

هم چون کسانی نباشید که خدا را فراموش کردند و خدا نیز آنها را به خودفراموشی گرفتار کرد.»

کسانی که مبتلا به خود فراموشی هستند ارزش ها، استعدادها و لیاقت های ذاتی خود را فراموش می کنند و کسی که جز به نفس خویش بپردازد، خود را در تاریکی ها سرگردان ساخته و به هلاکت رساند.

4. دلبستگی به امور مادی و غیر الهی

دلبستگی شدید به امکانات فردی و اجتماعی از قبیل ثروت، فرزند، پست، مقام، عشیره و امثال این ها که زینت حیات دنیایی است انسان را از ذکر و یاد خدا غافل می کند، لذا قرآن در این باره هشدار می دهد و می فرماید:

«یا أیهَا الَّذِینَ آمَنُوُا لاتُلْهِکمْ اَمْوَالَکمْ وَ لا اَوْلادَکمْ عَنْ ذِکرِاللهِ وَ مَنْ یفْعَل ذَلِک فَأُولئِک هُمُ الْخَاسِرُون؛(5)

ای کسانی که ایمان آورده اید اموال و فرزندان تان شما را از یاد خدا غافل نکند و کسانی که چنین کنند، زیان کارند.»

5. حرص و طمع

یکی از اولین انگیزه هایی که انسان را به صفات رذیله از قبیل اعراض از یاد خدا و جمع و کنز اموال وا می دارد صفتی به نام (هُلْع) است. انسان هلوع هرگاه دچار تنش و فقدانی بشود، عجز و لابه می کند و چون خیری (نفعی) به او برسد بخل می‌وزد و حاضر نیست دیگران از آن منافع حظی داشته باشند:

«إنَّ الإنْسانَ خُلِقَ هَلُوعاً إذَا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعاً وَ إذَا مَسَّهُ الْخَیرُ مَنُوعاً؛(6)

به یقین انسان، حریص و کم طاقت آفریده شده است. هنگامی که بدی به او می رسد بی تابی می کند و هنگامی که خوبی به او می رسد، مانع دیگران می شود (بخل می ورزد)».

6. بی توجهی به نماز

یاد خدا مایه آرامش دل هاست و نماز موجب تداوم یاد خداست تا جایی که گفته شد:

«أقِمِ الصَّلَوةَ لِذِکرِی؛(7)

نماز را به خاطر این که یاد من است بپا دارید» و نماز طبق صریح آیه قرآن از هر عمل عبادی دیگر برتر است:

«أنَّ الصَّلَوةَ تَنْهَی عَنِ الْفَحْشَاءِ وَ الْمُنْکرِ وَ لَذِکرُ اللهِ أکبَر؛ (8)

نماز فحشا و منکرات را از جامعه و از امن اهل نماز دور می‌سازد و هیچ فریضه ای بالاتر از نماز نیست.» حال بی توجهی به برترین عامل آرامش در انسان، نتیجه آن جز اضطراب، استرس و هیجان نخواهد بود.


7. آرزوهای طولانی

هنگامی که پرده های غفلت و غرور آرزوهای دور و دراز بر قلب و تمامی وجود انسان سایه افکند، دیگر توانایی درک حقایق و واقعیت را نخواهد داشت و همین باعث به فراموشی سپردن یاد خدا می شود. چه زیبا فرمود قرآن کریم درباره کافران که:

«ذَرْهُمْ یأکلُوا وَیتَمَتَّعُوا وَ یلْهِهِمُ الأمَلُ فَسُوفَ یعْلَمُونَ؛(9)

بگذار از آنها بخورند و بهره گیرند، و آرزوها آنان را غافل سازد، ولی به زودی خواهند فهمید».

یعنی نتیجه بد این آرزوهای طولانی را(چون اصل آرزو بد نیست، آرزوهای طولانی مذموم است) بزودی خواهند دید.

8. دنیاطلبی و دلبستگی به آن

انسان دلبسته به دنیا همیشه در اضطراب و نگرانی به سر می برد؛ زیرا دنیا قرین با انواع فقدان هاست و فشارهای روانی ناشی از این فقدان ها اضطراب زاست.

امام علی علیه السلام می فرماید:

«حُبُّ الدُّنْیا رَأْسُ الْفِتَنِ وَ أصْلُ الْمِحَنِ؛(10)

دوستی دنیا، سرِ همه فتنه ها و ریشه همه اندوه ها و محنت هاست» یعنی عاشق دل باخته دنیا، تمامی عوامل اندوهگینی و اضطراب را دارد چون ریشه همه این نگرانی ها محبت دنیا است.

9. نداشتن خوف از خدا

کسی که از خدا و مجازات های عادلانه او نترسد تا سبب کنترل افکار، اعمال و احساسات وی شود زمینه خوف(رهبه) یعنی ترس توأم با اضطراب شدید در وی ایجاد می شود. به تعبیر بهتر هر کس از خدا بترسد از هر چیزی دچار وحشت و اضطراب می شود.

در حدیثی از امام صادق علیه السلام می خوانیم:

«مَنْ خَافَ اللهَ عزَّوجلَّ أخَافَ اللهُ مِنْهُ کلَّ شَی ءٍ وَ مَنْ لَمْ یخِفِ اللهَ عزَّوجلَّ أخَافَهُ اللهُ مِنْ کلِّ شیءٍ؛ (11)

هر کس از خدای بزرگ بترسد خداوند خوف او را در دل هر چیزی قرار می دهد یعنی همه از او می ترسند، و هر کس از خدای بزرگ نترسد، خداوند ترس همه چیز را در دل او قرار می دهد و از همه کس می ترسد».

شبیه این روایت از رسول خدا صلی الله علیه و آله و امیرالموءمنین علیه السلام نیز نقل شده است. (16)

و امام علی علیه السلام فرمودند:

«ثَمَرَةُ الْخَوْفِ ألأمْنِ» و فرمود: «اَلْخَوُفُ أمَانٌ» و فرمودند: «ِفْتَأْمَنْ»(12)

بنابراین ترس از خدا هم در دنیا و هم در آخرت آرامش و امنیت می آورد و قهراً ترک خوف از خدا، مستلزم وحشت و اضطراب خواهد بود.

10. ترک ازدواج

یکی از مواهب الهی وجود همسر شایسته برای انسان است که مایه آرامش زندگی است.

چنان چه قرآن کریم در دو آیه به این جهت تصریح فرموده است:

«وَ مِنْ آیاتِهِ أنْ خَلَقَ لَکمْ مِنْ اَنْفُسِکمْ اَزْوَاجاً لِتَسْکنُوا اِلَیهَا؛(13)

از جمله نشانه های خدا این است که از جنس خودتان همسرانی برای شما آفرید تا در کنار آنها آرامش بیابید»

در آیه دیگر هم فرمود:

«هُوَ الَّذِی خَلَقَکمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ وَ جَعَلَ فِیهَا زَوُجَهَا لِیسْکنَ اِلَیهَ؛(14)

او خدایی است که همه شما را از یک فرد آفرید و همسرش را نیز از جنس او قرار داد تا در کنار او بیاساید و آرام گیرد.»

این آرامش از اینجا ناشی می شود که این دو جنس، مکمل و مایه نشاط و شکوفایی و پرورش یکدیگر می باشند؛ به طوری که هر یک بدون دیگری ناقص است.

طبیعی است که در میان یک موجود و مکمل وجود او، چنین جاذبه نیرومندی وجود داشته باشد. از اینجا می توان نتیجه گرفت آنها که پشت پا به این سنت الهی می زنند وجود ناقصی دارند؛ چرا که یک مرحله تکاملی آنها متوقف شده است. این آرامش و سکونت هم از نظر جسمی است و هم از نظر روحی، هم از جنبه فردی است و هم اجتماعی.

بیماری هایی که به خاطر ترک ازدواج برای جسم انسان پیش می آید قابل انکار نیست. هم چنین عدم تعادل روحی و ناآرامی های روانی که افراد مجرد با آن دست به گریبانند کم و بیش بر همه روشن است. از نظر اجتماعی افراد مجرد کمتر احساس مسئولیت می کنند و به همین جهت انتحار و خودکشی در میان مجردها بیشتر دیده می شود و جنایات هولناک نیز از آنها بیشتر سر می زند. به هر حال، وقتی وجود همسر مایه آرامش باشد قهراً فقدان آن مایه اضطراب و نگرانی است.

پی نوشت ها:

(1) - سوره مبارکه بقره، آیه 7.

(2) - سوره مبارکه نور،آیه 40 .

(3) - سوره مبارکه طه،آیه 12.

(4) - سوره مبارکه حشر،آیه19.

(5) - سوره مبارکه منافقون،آیه 9.

(6) - سوره مبارکه رعد،آیه 28.

(7) - سوره مبارکه معارج،آیه 21-19.

(8) - سوره مبارکه طه،آیه 14.

(9) - سوره مبارکه عنکبوت،آیه 45.

(10) - سوره مبارکه حجر، آیه 3.

(11) - میزان الحکمه، ج 3، ص 294.

(12) - بحار، ج 70، ص 381.

(13) - میزان الحکمه، ج 3، ص 184.

(14) - میزان الحکمه، ج 3، ص 186.