حجاب حجاب حجاب

آی بانواگر مسلمانی..
چه شد ازچیست لخت وعریانی؟!!
روسری راگرفتی ازسر خود
گوئی ازپوششت پشیمانی
ازچه شلوارخود زدی بالا
وزحجاب ازچه رویگردانی
عفّتت راحراج کردیّ و
مدلی گشته ای خیابانی
باسری لخت وپای بی جوراب
خویشتن راتومینمایانی!!
چه شده شرم؟ کوحیای تو؟!!
که شدی غرق در هوسرانی!!
چون حجاب ازوصیّت شهداست
زین سفارش چرا گریزانی؟!
زشهیدان چگونه شرمت نیست
مگرازدشمنان آنانی
شدی ابوابجمعی دشمن
کاینچنین جلوه گر به میدانی
زده ای پشت پابه دین خدا
خصم پیغمبریُّ قرآنی
گرشدی بی حیاوشرمت نیست
پس بگو ازجنودشیطانی
هرکه ایرانی است باشرف است
تومگو اینکه هستم ایرانی
زن ایرانی است اهل حجاب
ازگذشته زعهدساسانی
گربه تصویرسنگی تاریخ
بنگری لحظه ای ویاآنی
بانوان باحجاب می باشند
میتوان دید درفراوانی
محسنی گفت بهربیداری
تااگرقدرخویش می دانی
نشوی دورازحجاب وعفاف
براساس بیان قرآنی
گرنباشی چنین،یقیناً هست
سهم تودرقضا،پشیمانی
غیردنیابدان صف محشر
قسمتت هست، نارسوزانی
تازه آنوقت میشودثابت
موردنفرت شهیدانی

شاعر: محمد محین زاده گنجی

رابطه بین اعتقادات و اعمال

 

اصل ترمیم اعتقادات می باشد و اعمال بر مبنای عقاید ، کیفیت و درجه پیدا می کند

اساس و محور در اعتقادات اهل بیت ( نبوّت و امامت) هست زیرا فرمودند: لِكُلِّ شَيْ‏ءٍ أَسَاسٌ وَ أَسَاسُ الْإِسْلَامِ حُبُّنَا أَهْلَ الْبَيْت‏

ترجمه: هر چيزى بنيادى دارد و بنياد اسلام دوستى ما خاندانست‏

تصحیح در شناخت ولایت باعث رشد مابقی عقاید توحید و معاد و عدل می شود زیرا فرمودند: بِنَا عُرِفَ اللَّهُ وَ بِنَا عُبِدَ اللَّه

ترجمه: به وسيله ما خدا شناخته مى‏شود و به وسيله ما عبادت مى‏شود

در روایات بسیار داریم که اعمال قبول نمی گردد الا بواسطه ولایت اهل بیت مَا يَقْبَلُ اللَّهُ ذَلِكَ مِنْهُ إِلَّا بِوَلَايَتِنَا

اعمال هم بوسیله ولایت آنها رشد می کند یعنی هرچه معرفت به ولایت اهل بیت بیشتر باشد اعمال به قبولی نزدیکتر است تا جایی که حتی نفس کشیدن یک عارف به اهل بیت از نماز خواندن غیر او بیشتر می ارزد

نحوه ترمیم و رشد معرفت اهل بیت

1- نظری: در این بخش اصول کلیه عصمت و علم  و اراده اهل بیت مهم است که باید مطالعه شود

2- عملی: تکریم به آثار اهل بیت ( حرم ، زیارت ، مجالس یاد اهل بیت و بیان کردن مناقب و فضائل و ... )

تا اعتقاد در اهل بیت خالص و تفصیلی نشود شناخت توحید خالص و تفصیلی نمی گردد زیرا واسطه (اهل بیت) بین خالق و مخلوق اگر خالص نباشد هیچگاه در معرفت توحیدی شناخت درستی کسب نمی گردد

نکته: روش نظری و عملی باید در موازات و مساوات با یکدیگر باشد وگرنه باعث انحرافاتی می شود

نتیجه: بدانیم تمام اعمال دینی نماز و روزه و حج و خمس و زکات و غیره با معرفت عملی و نظری قابل ظهور آثار دنیوی و اخروی می شود بنابراین بجای غوطه ور شدن و متحمل شدن اعمال سخت برای دیدن آثار برویم سراغ معرفت اجمالی اهل بیت بعد معرفت تفصیلی خودبخود حاصل می شود

یاد کلام آیت الله بهجت افتادیم که می گفتند: 

ترک معصیت در اعتقادات و اعمال و نماز اول وقت کافی و وافی است برای وصول به مقامات عالیه اگر چه هزار سال باشد

ترک معصیت در اعمال و نماز اول وقت مشخص است اما براستی ترک معصیت در اعتقادات چیست؟

 

چگونگی بدست آوردن حضور قلب در نماز

 

 

حضور قلب در نماز چگونه به دست می‌آید؟

متأسفانه بسیاری از ما عبادتهای خود را بدون حضور قلب و با حواسپرتی کامل انجام می دهیم و به همین جهت است که یک عمر نماز می خوانیم، اما اثری از آثار معنوی و روح نواز آن را در خود نمی بینیم.

لزوم تحصیل حضور قلب
الف. در ضرورت تحصیل حضور قلب همین بس که بدانیم: نماز بی حضور قلب، نماز حقیقی نیست و وقتی نماز از حقیقت و باطن خود جدا شد و به صورت یک عمل بی روح در آمد، تمام ثمرات و فوایدی که در آیات و روایات، برای نماز آمده، در چنین نمازی وجود ندارد وچه بسا موجب دوری از خدا هم بشود.

احادیث فراوانی دراین باره وارد شده که همه بر این مطلب تصریح می کنند که میزان قبولی نماز، بستگی به میزان حضور قلب در نماز دارد و به تناسب وجود حضور قلب، نماز مورد قبول واقع می شود. امام صادق ـ علیه السلام ـ می‌فرماید:

«اَن العبدَ لیُرفعُ لهُ مِن صلاتهِ نصفُها او ثلُثها او ربعُها او خمسُها و ما یرفعُ لهُ الّا ما اقبلَ علیهِ بقلبهِ؛[1]

همانا از نماز انسان، نصفش، ثلثش، ربعش یا خمسش بالا برده می شود و آن مقداری از نماز که توجّه قلبی داشته باشد بالا برده می شود

گر چه حضور قلب از شرایط صحت نماز نیست؛ یعنی با نبودن حضور قلب نماز باطل نمی شود و از لحاظ فقهی اشکالی ندارد. و لیکن چنین نمازی، قالبی و بی فضیلت و غیر مقبول است، یعنی بالا نمی رود و اثر معراجی خود را از دست می دهد.

امکان کسب حضور قلب

گاهی تصور می کنیم، تحصیل حضور قلب از امور مُحال است و از کسب آن، ناامید می شویم و به یک عبادت صوری و ظاهری اکتفاء می کنیم. چه بسا این ناامیدی، از فریب دادن خود نشأت بگیرد، به این معنا که برای فرار از نماز با حضور قلب، دایماً خود را فریب داده و مشکل بودن آن را بهانه ای برای ترک آن، قرار می دهیم.

دلایلی برای امکان کسب حضور قلب وجود دارد که از جمله آنها موارد ذیل است:

الف. وقوع حضور قلب

بهترین دلیل برای امکان شیء، وقوع آن است. همین که پیغمبران ما و ائمه ـ علیهم السّلام ـ و اولیای خدا، بر حسب معرفت و ایمان و قرب و طلبشان، حضور قلب داشتند، دلیل بر امکان آن می باشد.

ب. وجود دستور عمل

وجود دستور جهت تحصیل حضور قلب از ناحیه رسول اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ و ائمه ـ علیهم السّلام ـ و بزرگانی که در این باره کتاب نوشته اند، همه دلیل بر امکان کسب آن می باشد، چرا که تکلیف و دستور به آنچه در توان نیست بی معنا و غلط است، زیرا تحصیل امر محال، محال است.

مراتب حضور قلب

گرچه درباره مراتب حضور قلب، سخنان بسیاری از بزرگان اهل معرفت رسیده، ولی ما به جهت مختصرگویی و ساده نویسی برآنیم تا با الهام از سخنان ارزشمند آنان به ذکر پنج مرتبه از مراتب حضور قلب بپردازیم.

مرتبه اول: شخص نمازگزار باید اجمالا بداند که با خداوند سخن می گوید و حمد و ثنای او می کند، اگر چه به معانی الفاظ توجه نمی کند. این مرتبه برای آنانی است که معانی نماز را نمی دانند؛ حضرت امام خمینی ـ قدّس سره ـ از قول مرحوم شاه آبادی ـ قدّس سره ـ نقل می کند:

«مثل این نحوه، به این صورت است که یکی، قصیده در مدح کسی بگوید و به طفلی که معانی آن را نمی فهمد بدهد که در محضر او بخواند و به طفل بفهماند که این قصیده در مدح این شخص است، البته آن طفل که قصیده را می خواند اجمالا می داند ثنای ممدوح را می کند، اگر چه کیفیت آن را نمی داند».[2]

مرتبه دوم: علاوه بر مرحله قبلی، به معانی کلمات و اذکار نیز توجه داشته باشد و بداند که چه می گوید.

امام صادق ـ علیه السلام ـ می فرماید:

«من صلّی رکعتین یعلمُ ما یقولُ فیهِما. انصرَفَ و لیسَ بَینَهُ و بینَ الله ذنبٌ إلّا غفرَلَهُ؛[3]

هر کس دو رکعت نماز بخواند در صورتی که بداند چه می گوید، از نماز فارغ می شود در حالی که بین او و خداوند گناهی نیست، مگر این که خداوند آنها را می بخشد». در این مرحله، قلب تابع زبان است.

مرتبه سوم: اسرار عبادت و حقیقت اذکار و تسبیح و تحمید و سایر مفاهیم را بفهمد و در حال نماز به آنها توجه کند تا خوب بداند چه می گوید و چه می خواهد.

مرتبه چهارم: نمازگزار علاوه بر مراحل سابق، باید اسرار و حقایق اذکار را به طور کامل در باطن ذاتش نفوذ داده و به مرحله یقین و ایمان کامل برسد. در این صورت است که زبان از قلب پیروی می کند. قلب چون به آن حقایق ایمان دارد، زبان را به اذکار وادار می کند.
مرتبه پنجم: در این مرحله، نماز گزار به مرتبه کشف و شهود و حضور کامل می رسد که به این مرحله حضور قلب در معبود می گویند نه حضور قلب در عبادت؛ یعنی مرحله ای که اسما و صفات و کمالات حق را با چشم باطن مشاهده می کند،چیزی را جز خدا نمی بیند، حتی به خودش و افعال و حرکات و اذکارش نیز توجه نداشته از سخنگو و سخن نیز غافل است و در حقیقت در انجذاب کامل قرار دارد، البته در این مرحله هم مراتبی است که نسبت به سالکین متفاوت است.[4]

- عوامل حواسپرتی و درمان آن

1. هرزگی قوه خیال

از اسباب محوری و اصلی حواسپرتی، فرّار بودن، و هرزگی قوه خیال است.
آدمی دارای نیرویی است که دایماً ذهن و خیالش را به کار می گیرد. اگر ذهن انسان در مورد موضوعات کلی، به صورت منظّم و مرتّب فعالیت کند و از یک مقدمه، نتیجه ای بگیرد، در این صورت تفکر و تعقّل حاصل شده است، ولی اگر ذهن انسان بدون هیچ مقدمه و نظمی در موضوعات جزئی، از چیزی به چیزی و از جایی به جایی پرواز کند و هیچ رابطه منطقی بین موضوعاتی که در ذهن آمده ایجاد نکند، تخیّل صورت گرفته است.

2. ویژگیهای قوّه خیال

یکی از ویژگیهای قوّه خیال، فرّار و متحرک بودن آن است، چون اگر تفکر نباشد، هزاران خاطره و مسأله به ذهن انسان (در طی چند لحظه، بدون هیچ ارتباطی با هم) می رسد.
دیگر از ویژگیهای قوّه خیال که از تعریف آن بر می آید. آن است که در موضوعات جزئی کار می کند و هم چنین از بی نظمی خاصی برخوردار است.

انواع خیالات در نماز

در نمازی که می خوانیم، تمام انواع چهارگانه تصوّرات خیالی که در ذیل می آید، وجود دارد، مگر کسانی که قوه خیال را کاملا تربیت کرده و متمرکز بر نماز کرده باشند.
گاهی آنچه در نماز به ذهن خطور می کند، انجام کار خیری است؛ مثلا در این تصور است که چگونه بعد از نماز سخنرانی کند و یا با فلان بزرگ یا دوست، چگونه گفتگو کند.
و یا انجام کار شرّی است، مثلا در این تصوّر است که چگونه بر سر دیگری کلاه بگذارد و... .
گاهی آنچه در خاطر و خیال می آید، صرف خیال است و آن یا خیال پسندیده است مثلا (در خاطر خود بگذراند که پولدار شود تا بتواند گرسنگانی را سیر و برهنگانی را لباس بپوشاند و...) و یا خیال فاسد می باشد (مثلا در خاطر خود لذت گناه و چگونگی آن را بیاورد و با آن دلخوش کند).

پس آنچه که در قوه خیال ما می آید از این چهار حالت خارج نیست، اگر چه گاهی در نماز قوّه خیال در امور پسندیده فعّالیّت می کند، و لیکن در جهت کسب حضور قلب، خیال در امور پسندیده هم باید کنترل شود و از پرواز آن به امور مختلف، خوب نگه داشته شود تا قلب یکسره متوجه خداوند گردد.

1. درمان

الف. بیرون نماز

باید در بیرون نماز، تمرین و ممارست در حفظ قوه خیال و متمرکز کردن آن صورت گیرد، به این صورت که در ابتدا تمرین کنیم که فکر و خیال خود را به امور خاصّی تمرکز بدهیم و دایماً مواظبت بنماییم که خیال به جایی دیگر نرود که اگر این تمرکز ادامه پیدا کند، آرام آرام می توانیم فکر و خیال خود را ضبط و نگهداری کنیم که هر کجا اراده کردیم حرکت کند.

2.کیفیت تغذیه قوه خیال

هر یک از قوای ما محتاج به تغذیه مناسب خود می باشد. باید برای منظم کردن قوه خیال و جهت دادن به آن، از عوامل کنترل قوّه خیال و گفتن ذکر دایم با توجه و متمرکز کردن ذهن به امور پسندیده، استفاده کرد. از جمله امور پسندیده عبارتند از: یاد خدا بودن؛ تمام کارها و اعمال خود را نیت و هدف خدایی دادن؛ تفکر در مسائل علمیه و مسائل اعتقادیه (مبدأ و معاد) و وظایف انسانی و عملی (کسب اخلاق حسنه و رفتار انسانی)؛ مراقبت بر احوال و رفتار خود که چه مقدار منطبق با عقل، شرع و رضای خداوند است و هم چنین یادآوری گذرگاه بودن دنیا و مسافر بودن خود و دقّت و تعقّل به عجایب خلقت و آثار نظم و قدرت پروردگار؛ همه اینها عوامل کمک کننده در کنترل قوه خیال می باشد.

ب. داخل نماز

 

یکی از روشهای کنترل قوه خیال در نماز «تصمیم بر مخالفت است»؛ یعنی تصمیم بگیرد که خیال خود را متمرکز در نماز و یا معانی نماز نماید و هر وقت کنترل آن از اراده انسان خارج شد دوباره برگرداند.

حضرت امام خمینی ـ قدّس سره ـ می فرماید:

«طریقه عمده رام نمودن آن «عمل نمودن به خلاف است»

و آن، چنان است که انسان در وقت نماز خود را مهیّا کند که حفظ خیال در نماز کند و آن را حبس در عمل نماید و به مجرّد این که بخواهد از چنگ انسان فرار کند آن را استرجاع نماید (برگرداند) و در هر یک از حرکات و سکنات و اذکار و اعمال نماز ملتفت حال آن (قوه خیال) باشد و از حال آن تفتیش نماید (جستجو کند) و نگذارد سر خود باشد و این در اوّل امر، کاری صعب (مشکل) به نظر می آید، ولی پس از مدتی عمل و دقت و علاج، حتماً رام می شود و ارتیاض پیدا می کند (ورزیده می شود)».[5]

 

پی نوشتها:

 

[1] . بحارالانوار، ج 84، ص 238.
[2] . امام خمینی، اربعین، ص 434.
[3] . ثواب الاعمال، ص 72.
[4] . بر همه ماست که در این مراتب به دقت تأمل نموده و درصدد تحصیل آنها باشیم؛ برای اطلاع بیشتر ر.ک: امام خمینی، اربعین، ص 434؛ ابراهیم امینی، خودسازی، ص 231؛ میرزا ملکی تبریزی، اسرار الصلوة، ص 307.
[5] . آداب الصلوة، ص 44.

ظهور مولایمان را بخواهیم

 

 اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم

 


بوى عطریاس دارد جمعه ها

وعده دیدار دارد جمعه ها

جمعه ها بر عاشقان آیینه است

وعده گاه عاشقان آدینه است

جمعه ها دل یاد دلبر میكند

نغمه یابن الحسن(عج) سر میكند.

----------------------




اللهم عجل لولیک الفرج والعافیه و النصر و اجعلنا من خیر انصاره و اعوانه




 

پاداش خواندن قرآن

 

 

پاداش خواندن قرآن

 

مرحوم دیلمی از امام صادق (ع) روایت می کند که فرمود: خواندن قرآن از ذکر برتر و ذکر از صدقه بهتر و صدقه از

روزه بالاتر و روزه سپری است در مقابل آتش.

 

در عدة الداعی از امام صادق (ع) روایت شده که می فرماید: هر کس قرآن را در نماز و در حال ایستاده بخواند به

هر حرفی صد حسنه برای او ثبت خواهد شد و چنانچه در نماز نشسته بخواند پنجاه حسنه و در غیر نماز با وضو

بیست و پنج حسنه و بدون وضو ده حسنه در نامه عملش ثبت خواهد شد.

 

سپس فرمودند: من نمی گویم «المر» یک حرف است بلکه از برای الف آن ده حسنه و لام ده حسنه و میم ده

حسنه و راء آن ده حسنه (هر کدام جدا، جدا) نوشته می شود.

 

در اصول کافی از اسحاق بن عمار روایت شده که می گوید: به امام صادق(ع) گفتم: فدایت شوم من قرآن را حفظ

کرده ام آیا خواندن آن از حفظ بهتر است یا از رو خواندن؟

 

حضرت فرمود: از رو خواندن بهتر است، آیا نمی دانی که نگاه کردن بر روی قرآن عبادت است؟

 

 

منبع: آشنایی و انس با قرآن

 

 

 

 

 

حکم اعدام سلمان رشدی

سلمان رشدی لعنت الله علیه





25 بهمن 1367 - حکم اعدام سلمان رشدى

بسمه تعالى‏

إنا للَّه و إنا إلیه راجعون‏

به اطلاع مسلمانان غیور سراسر جهان می رسانم مؤلف کتاب «آیات شیطانى» که علیه اسلام و پیامبر و قرآن، تنظیم و چاپ و منتشر شده است، همچنین ناشرین مطلع از محتواى آن، محکوم به اعدام می ‏باشند.

ازمسلمانان غیور می‌خواهم تا در هر نقطه که آنان را یافتند، سریعاً آنها را اعدام نمایند تا دیگر کسى جرأت نکند به مقدسات مسلمین توهین نماید و هر کس دراین راه کشته شود، شهید است ان شاء اللَّه.

ضمناً اگر کسى دسترسى به مؤلف کتاب دارد ولى خود قدرت اعدام او را ندارد، او را به مردم معرفى نماید تا به جزاى اعمالش برسد.

والسلام علیکم و رحمة اللَّه و برکاته.

روح اللَّه الموسوی الخمینى‏

صحیفه امام جلد‏21 صفحه 263

=======================

اطلاعیه دفتر امام درباره وجوب قتل سلمان رشدى و عدم امکان توبه

29 بهمن 1367

بسمه تعالى‏

رسانه‏‌هاى گروهى استعمارى خارجى به دروغ به مسئولین نظام جمهورى اسلامى نسبت می‌‏دهند که اگر نویسنده کتاب آیات شیطانى توبه کند حکم اعدام درباره او لغو می‌گردد.

امام خمینى- مدّ ظلّه- فرمودند:

این موضوع صد در صد تکذیب می‌گردد. سلمان رشدى اگر توبه کند و زاهد زمان هم گردد، بر هر مسلمان واجب است با جان و مال تمامى همّ خود را به کار گیرد تا او را به دَرک واصل گرداند.

حضرت امام اضافه کردند:

اگر غیر مسلمانى از مکان او مطلع گردد و قدرت این را داشته باشد تا سریعتر از مسلمانان او را اعدام کند، بر مسلمانان واجب است آنچه را که در قبال این عمل می‌خواهد به عنوان جایزه و یا مزد عمل به او بپردازند.

صحیفه امام ج‏لد21 صفحه 268 

اشعار شیعتی مهما شربتم ماء عذب فاذکرونی



شیعتی مهما شربتم ماء عذب فاذکرونی 

شیعیان من هنگامی که آب گوارا نوشیدید مرایادکنید.

او سمعتم بغریب او شهید فاندبونی 

ویاهنگامی که از غریبی یاشهیدی(خبری)شنیدید، برمن ندبه نمائید.

فانا السبط الذی من غیر جرم قتلونی 

من، نواده(پیامبر) هستم که مرا بی گناه کشتند.

و بجرد الخیل بعد القتل عمدا سحقونی 

وپس از آن از روی عمد، مرا پایمال خیل اسبان نمودند.

لیتکم فی یوم عاشورا جمیعا تنظرونی 

ای کاش ، همگی در روز عاشورا بودید ومی نگریستید.

کیف استسقی لطفلی فابوا ان یرحمونی
که چگونه برای کودک خردسالم ، مطالبه آب نمودم وآنان سرباززدند.



ماه غم اندوه اهلبیت ع www.aleabaa.ir

یا قاضی الحاجات


باز هم ایام حزن و اندوه  اهل بیت(ع) و شیعیان ایشان  رسید.بزرگترین صحنهء طبیعی درس ایثار و شهادت و ...خونهای  بچه های تشیع در سرها میجوشد.

شهادت  صفحهء مفتوح خاصان روزگار است و جانفشانی و ایثار و ...معانی بلندی که محدود اشخاصی از اولاد آدم بدان نائل میشوند!

درود بر رهبر معظم انقلاب و ملت بزرگ ایران که  شبیه ترین مدل حادثهء کربلا را در ایثار و شهادت بازسازی و مصور کردند

درود بر شهدای کربلا و انقلاب اسلامی ایران

درود و سلام وافر بر رهروان شهدا که در حسرت شهادت و ایام جنگ و شهادت بسیار وارسته تر و جلوتر از شهدا فعالند


فرا رسیدن این ایام بر حضرت حجت(س) و تمام عاشقان امام حسین(ع) تسلیت باد.

در این دور و زمونه میتوان به اینکه حسین(ع) کشتی نجات و چراغ هدایت است  بطور ملموس پی برد،

تمام کمبودهای ایمانی و عقیدتی و رفتاری و...رو با توسل به امام حسین(ع) درمان کنیم.

شما یک یا حسین از ته دلت با  معرفت بگو همه چی رو من ضامن!!!،یا حسین(ع).یا حق



ماه محرم ماه عزای امام حسین علیه السلام تسلیت باد


باز محرم آمد و اشك هايش براي حسين
باز محرم آمد و ناله هايش براي زينب
باز محرم آمد و دلتنگي هايش براي رقيه
باز محرم آمد و دل شكستگي هايش براي عباس

دهه اول محرم كه مي شود بغض عجيبي روي سينه مان سنگيني مي كند و اشك ها در چشمانمان  دور دور  مي زند و منتظر تلنگري است كه جاري شود ...

كاش به جاي اين همه دل نازكي كمي هم از صبر زينب مي آموختیم كه در سخت ترين شرايط محكم بايستیم تا دشمنانمان بلرزند ...

كاش به جاي اين همه بي تابي كمي از استقامت حسين ع مي آموختیم و كمي از وفاداري ابوالفضل ع ....

و كاش ذره اي از جوانمردي حسين در وجود مان  بود ...

كاش و صد ای کاش .....

فراموش نکنیم تباکی بر اهلبیت عصمت و طهارت ع ، اون حالت محزون و اون حالت گریه در گوش دادن به مصیبتها  به خود میگیریم ، همین حالت آخرت ما را اباد میکند

حال این تباکی است ، اگر اشکی  قدر بال مگسی بر چشم حلقه ببندد که هیچ...........

اگر بر گونه جاری شود و بر زمین بچکد که ...................................

جانم فدای حسین ع

که بهشتمان را به بهانه میدهند


 
آقا جان
قربان مصیبتهای سوزناک تو
چقدر فرق است بین اینکه ” سرت ” را به دامن دخترت بگذاری ، تا این که ” سرت ” را  به دامن دخترت بگذارند….


صل الله علیک یا ابا عبدالله

درگذشت مادر بزرگوار جناب سرهنگ ذوالفقار عباسی



«کلُ مَنْ عَلَیهَْا فَانٍ، وَ یَبْقَی وَجْهُ رَبِّکَ ذُو الجَْلَالِ وَ الْاکْرَامِ»


برادر عزیز و ارجمند جناب سرهنگ حاج ذوالفقار عباسی


از اینکه در غم از دست دادن مادر عزیزتان مرحومه مغفوره زنده یاد

حاجیه خانم زینب عابدی فیروز جایی

رخت اندوه بر تن نموده و به سوگ نشسته اید عمیقا متاسفیم

از درگاه احدیت برای آن عزیز سفر کرده رحمت غفران

و برای جنابعالی صبر و شکیبایی مسئلت می نماییم .



گروه فرهنگی هنری هیئت پنج تن آل عبا علیه السلام




درگذشت مادر جناب آقای حاج محسن صاحبیان را تسلیت عرض می نماییم




«کلُ مَنْ عَلَیهَْا فَانٍ، وَ یَبْقَی وَجْهُ رَبِّکَ ذُو الجَْلَالِ وَ الْاکْرَامِ» 


مسئول محترم  امور دفاتر اداره کل تبليغات اسلامي مازندران

جناب آقای حاج محسن صاحبیان


ضایعه درگذشت مادر مهربان و مومنتان را از صمیم قلب تسلیت عرض می نماییم

خداوند متعال روح پاکش را با سرور زنان عالم خانم حضرت فاطمه زهراء سلام الله علیها محشور نماید و به بازماندگان صبر جزیل عنایت فرماید.


گروه فرهنگی هنری هیئت پنج تن ال عبا علیه السلام




واقعیت آخرین حج اباعبدالله(ع)




واقعیت آخرین حج اباعبدالله(ع) چه بود/ چرا امام حسین (ع) از حرام حج به احرام حرب رهسپار شدند

امیرالحجاج، مکه و مدینه را ترک می کند و به سوی وعده گاه ذبح عظیم می رود اما حج گزاران به سوی عرفات و منی می روند! حتی برخی از خواص هم حضرت را نصیحت می کنند که نرو!

مشهور است که امام حسین(ع) به عمره‏ تمتع احرام بسته بود، اما زمانی که فهمید مزدوران يزيد مي‏ خواهند حضرت را در حرم امن الهي به شهادت برسانند، ناچار شد حج خود را ناقص و نيمه تمام رها کند و به تعبيری حج را به عمره‏ مفرده تبديل سازد، اما اين سخن بي‏ گمان خطا و اشتباه است.

واقعيت اين است که امام حسين(ع) از همان اول به نيت عمره‏ مفرده احرام بسته بود و در فقه اهل بيت(ع) هم مسئله چنين است که هر مسلماني مي‏ تواند در ماه هاي حج هم، احرام عمره‏ مفرده ببندد و پس از اتمام عمره هم اختيار دارد که به هر جا خواست برود و يا اگر خواست مي‏ تواند عمره‏ مفرده را به عمره‏ تمتع تبديل کند تا اعمال حج را به جاآورد.

اما این سؤال به ذهن متبادر می شود که امام حسین(ع) در ایام حج تمتع، چرا نیت عمره مفرده کردند؟! به هر حال این شرایط و اوضاع و احوال سیاسی آن زمان بود که باعث شد امام چنین تصمیمی اتخاذ کنند. همان طور که بیان شد در این حکم فقهی آمده است که فردی که در ماه ذی الحجه نیت عمره مفرده کند بعد از پایان عمره مفرده می تواند عمره مفرده را به عمره تمتع تبدیل کند پس چرا امام حسین(ع) و همراهان دست عمره مفرده را تبدیل به عمره تمتع نکردند و رهسپار عراق شدند؟ همان طور که در مورد تصمیم قبلی امام حسین(ع) گفته شد شرایط و اوضاع و احوال سیاسی آن زمان بود که باعث شد امام چنین تصمیمی اتخاذ کنند و این امر آنقدر بدیهی است که نیازی به توضیح بیشتر ندارد.

امام صادق(ع) در حديثی مي‏ فرمايند: امام حسين (ع) در ماه ذي الحجه در حال عمره بود، بعد در روز ترويه(هشتم ذی الحجه) در حالي که مردم به سوي مني مي‏ رفتند آن حضرت به سوي عراق روانه شد و هيچ اشکالي ندارد؛ کسي که نمي‏ خواهد حج گزارد، مي ‏تواند در ماه ذي الحجه، عمره به جاي آورد

سیدالشهدا(ع) به خاطر ناامنی مکه برای حضرتش و اینکه مطلع شد نیروهای یزیدی درصدد قتل او در مکه هستند چینین تصمیمی اتخاذ کردند. کار امام حسین(ع) هم جنبه حفظ قداست حرم الهی را داشت و هم نمی خواست در ایام حج و در بیت الله الحرام خونش ریخته شود و هم با بیرون شدن از مکه، در روزی که همه از هر سو به مکه آمده اند و عازم عرفات هستند، نوعی بیدارگری در وجدانها و ایجاد سؤال در ذهنهاست و به این صورت، خبر خروج اعتراض آمیز وی بر ضد حکومت، توسط حاجیانی که از همه مناطق و شهرهای جهان اسلام آمده بودند و اینکه آن حضرت، در حرم امن الهی هم امنیت و مصونیت ندارد، همه جا پخش می شد و این نوعی مبارزه تبلیغاتی بر ضد یزید بود.
امام خمینی(ره) در تجلیلی بلند از این اقدام امام حسین(ع) می فرمایند: «زائران عزیز از بهترین و مقدس ترین سرزمینهای عشق و شعور و جهاد، به کعبه بالاتری رهسپار شوند و همچون سید و سالار شهیدان حضرت ابی عبدالله الحسین(ع)، از حرام حج به احرام حرب و از طواف کعبه به طواف صاحب بیت و از توضؤ به زمزم به غسل شهادت و خون رو آورند و به امتی شکست ناپذیر و بنیانی مرصوص مبدل گردند که نه ابر قدرت شرق یارای مقابله آنان را داشته باشد نه غرب ... که مسلما روح و پیام حج، چیز دیگری غیر از این نخواهد بود و مسلمانان، هم دستورالعمل جهاد نفس را جدی بگیرند، هم برنامه مبارزه با کفر و شرک را.»


امیرالحجاج، مکه و مدینه را ترک می کند و به سوی وعده گاه ذبح عظیم می رود اما حج گزاران به سوی عرفات و منی می روند! حتی برخی از خواص هم حضرت را نصیحت می کنند که نرو! یا بن رسول الله(ص)، حال که می روی با زن و فرزندان نرو! نمی دانند وعده الهی است و خداوند می خواهد حسین را کشته ببیند!

امام رضا(ع) فرمود: چون خدای عزیز و شکوهمند ابراهیم(ع) را امر نمود که جای فرزندش اسماعیل(ع) گوسفندی را که خدا برایش فرو فرستاده بود قربانی نماید، ابراهیم(ع) درخواست نمود که فرزندش اسماعیل را با دستش ذبح نماید و اگر او به کشتن گوسفند امر نمی‌شد همین کار را می‌کرد تا آن داغی را که به قلب پدری که عزیزترین فرزندانش را با دست خود قربانی نموده وارد شده به دل او هم وارد شود، و به این ترتیب سزاوار بلندترین درجات اهل ثواب بر بلاها گردد.

پس خدای بزرگ و بلندمرتبه به او وحی نمود: ای ابراهیم(ع) چه کسی از آفریدگانم را بیشتر دوست داری؟ گفت: پروردگارا تو کسی را نیافریدی که از دوستت محمد(ص) محبوبتر باشد. خدا بدو وحی نمود: آیا او را بیشتر دوست داری یا نفس خود را؟ گفت: بلکه من او را بیشتر از خود دوست دارم. فرمود: فرزندش نزد تو محبوبتر است یا فرزند خودت؟ گفت: بلکه فرزند او. فرمود: کشته شدن فرزند او به ستم و ظلم به دست دشمنانش دل تو را بیشتر به درد می‌آورد یا کشته شدن فرزندت به دست خودت در راه اطاعت از من؟ پروردگارا بلکه کشته شدن او به دست دشمنانش قلب مرا بیشتر به درد می‌آورد. فرمود: ای ابراهیم، پس همانا گروهی که گمان می‌کنند که از امت محمد(ص) هستند به زودی بعد از او دست به خون فرزندش آغشته می‌سازند و او را به ظلم و ستم همچون گوسفندی می‌کشند، و بدین واسطه مستوجب خشم من خواهند شد.
پس ابراهیم به خاطر آن بی‌تاب شد و دلش به درد آمد و به گریستن پرداخت. خدای بزرگ و بلند مرتبه بدو وحی فرمود: ای ابراهیم به تحقیق فدیة بی‌تابی بر فرزندت اسماعیل یعنی اگر او را ذبح می‌کردی به اندوهگینی‌ات بر حسین(ع) و کشته شدنش برابر گشت و برای تو بلندترین درجات اهل ثواب بر مصیبتها خواهد بود و آن سخن خدای عزوجل است که فرمود: «وَفَدَينَاهُ بِذِبْحٍ عَظِيمٍ: ما قربانی بزرگی را فدای او ساختیم(1)

سند:

(1)- (سوره مبارکه الصافات/ آیه شریف 107)



اس ام اس مناسبتی هفته دفاع مقدس



اس ام اس در مورد شهدا و هفته دفاع مقدس - www.RadsMs.com


آیا میدانید دلیل اینکه شما الان با آرامش و امنیت کامل ، این متن رو میخونی

از جان گذشتگی هزاران شهید است ؟

این ابر مردان را فراموش نکنیم . . .

هفته دفاع مقدس گرامی باد


.

.

.

شهیدان از می توحید مستند / شهیدان سرخوش از جام الستند

نمردند و نمی میرند هرگز / شهیدان زنده ی جاوید هستند . . .

هفته دفاع مقدس گرامی باد

.

.

.

اس ام اس در مورد شهدا

بدی کردیم، خوبی یادمان رفت / ز دلها لای روبی یادمان رفت

به ویلای شمالی خو گرفتیم / شهیدان جنوبی یادمان رفت . . .

شادی روح شهدا صلوات

.

.

.

گل اشکم شبی وا میشد ای کاش / همه دردم مداوا میشد ای کاش

به هر کس قسمتی دادی خدایا / شهادت قسمت ما میشد ای کاش . . .

.

.

.

مادر!

تو بر مزار شهید عزیز خویش

یک کاسه آب یخ

یک دسته گل بیار

زیرا که من هنوز در این خوابگاه خویش

لب تشنه حیاتم

دل تشنه وطن . . .

.

.

.

خوشا آنان که با عزت ز گیتی /  بساط خویش برچیدند و رفتند

ز کالاهای این آشفته بازار /  شهادت را پسندیدند و رفتند . . .

.

.

.

خوشا آنان که جانان می شناسند / طریق عشق و ایمان می شناسند

بسی گفتیم و گفتند از شهیدان / شهیدان را شهیدان می شناسند . . .

.

.

.

بار دیگر لاله ها از خاک روئیدن گرفت

غنچه، پیراهن شکاف انداخت، خندیدن گرفت

نغمه داوود یر دادند مرغان چمن

عطر گل در کوچه های شهرپیچیدن گرفت . . .

هفته دفاع مقدس گرامی باد

.

.

.

پندار ما این است که ما مانده ایم و شهدا رفته اند

اما حقیقت آن است که زمان ما را با خود برده است و شهدا مانده اند . . .

(شهید آوینی)

.

.

.

کوله بارى پر زمهر انبیا دارد شهید / سینه‏اى چون صبح صادق، باصفا دارد شهید

این نه خون است اى برادر بر لب خشکیده‏اش‏ / بر لب خونرنگ خود، آب بقا دارد شهید

.

.

.

زندگی بی شهادت، ریاضت تدریجی برای رسیدن به مرگ است . . .

(شهید محمد عبدی)

.

.

.

از آسمان عرفان، تابنده اختری رفت / وز کنج علم و ایمان، ارزنده گوهری رفت

سرباز پیشتازی از خیل عشقبازان / از صفحه ی شجاعت یکتا دلاوری رفت . . .

.

.

.

در مسلخ عشق جز نکو را نکشند / روبه صفتان زشت خو را نکشند

گر عاشق صادقی ز مردن نهراس / مردار بود هر آنکه او را نکشند . . .

.

.

.

هزار هزار شور و شوق

لبان پر ز خنده

هزار هزار بسیجی

هزار هزار پرنده

هزار هزار پهلوون

هزار هزار همخونه

رفتند که ما بمونیم

رفتند که دین بمونه

شهدا را یاد کنیم اگرچه با یک صلوات



توکل تضمین الهی است

 

هیئت پمج تن آل عبا علیه السلام

 

توکل تضمین الهی برای کسی است که همیشه‏ حامی و پشتیبان حق است

قرآن کریم می‏فرماید:

از پیمودن راه حق نترسید و به خدا توکل کنید،

از نیروی باطل نترسید و به خدا توکل کنید

همین که عزم کردی و تصمیم‏ گرفتی،

به خدا اعتماد کن و کار خود را دنبال کن ...

 

 

صحبت های دلنشین شیخ اخلاق استاد قرائتی

صحبت های دلنشین شیخ اخلاق استاد قرائتی



پای کلام دلنشین استاد حجت الاسلام والمسلمین قرائتی درنگی می‌کنیم تا با مروری بر این دعای شریفه، درس‌های نهفته در آن را بیاموزیم. 


1ـ علاقه به امام زمان علیه السلام باید جمعی باشد.

در دعای عهد داریم که: «اللَّهمَّ بَلغَ مَولَانَا الاَمامَ المَهدِیَّ القَائِمَ بِاَمرِ اللهِ صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ عَلَی آبَائِهِ الطَّاهِرینَ عَن جَمیِعِ المُومِنیِنَ والمَومِنَات»، به امام زمان ابلاغ کن، از طرف چه کسی؟ «عن جمیع» از طرف همه مؤمنین و مؤمنات «عن جمیع المؤمنینَ والمُؤمنات» این خودش یک مطلب مهمی است.

 

2ـ امام جهانی باید مریدش هم جهانی فکر کند.

وقتی زیارت می‌رویم بگوییم که این زیارت به نیابت از همه‌ی مؤمنین و مؤمنات. صدقه می‌دهیم بگوییم. دفع بلا از همه‌ی مؤمنین و مؤمنات بشود. نگوییم: خدایا، مؤمنینی که در این مسجد نماز خواندند بیامرز. حالا مؤمنینی که در مسجد دیگر نماز خواندند چه؟ همه را بگو. چرا می‌گویی: خدایا کسانی که در این هیأت سینه زده‌اند. چقدر تنگ نظر هستی! چقدر فکرت کوچک است. مگر تو منتظر امام بین‌المللی نیستی؟ امام جهانی باید مریدش هم جهانی فکر کند. کسی که منتظر اصلاح عمومی است، باید خودش هم عمومی فکر کند. خودم و بچه‌ام و هیأتم و مسجدم و برایش هیچ فرقی نکند. «عَن جَمیعِ المُؤمِنینَ و المُؤمِنَات.»

 

3ـ علاقه به امام زمان علیه السلام بدون مرز است.

این علاقه بدون مرز، از کجای دعای عهد فهمیده می‌شود؟ این جمله که می‌گوید: «فِی مشَارقِ الارضِ و مغَاربَها» در مشرق‌ها و مغرب‌ها، «وَسَهِلهَا وَجَبَلهَا»

زمین‌های هموار و کوهستانی، «و بَرِّها و بَحرها» دریا و خشکی، ببینید این دعا چقدر سازنده است. چه اصراری داریم که بگوییم من چه هستم و من چه هستم؟ همه، دریا و خشکی. سطحی و کوهستانی، مشرق و مغرب، علاقه بدون مرز. خیلی قشنگ است.

 

4ـ شریک کردن والدین در دعا و زیارت برای امام زمان علیه السلام

در دعای عهد می‌گویی: ای امام زمان! سلام می‌کنم از طرف خودم، و از طرف «والدیَ» (= پدر و مادرم) و «وُلدی» (= فرزندانم)؛ یعنی هم نسل گذشته، هم نسل آینده را در نظر می‌گیری.

 

5ـ چه مقدار به امام زمان علیه السلام صلوات بفرستیم؟

این دعا می گوید که : «و زِنهَ عَرشِ الله و مدادَ کَلمِاتِه» به مقدار وزن عرش خدا و به مقدار کلمات الهی، «و مُنتهَی رِضَاه» به اندازه آخرین درجه‌ی رضایت او، «وَعَدَدَ مَا احصَاهُ کِتَابُهُ» به عدد آنچه کتاب شمارش کرده، «وَ احَاطَ بِهِ عِلمُه» به عدد علمت.

یعنی مهدی جانای امام زمان! سلام بر تو به عدد وزن عرش، به عدد هر چه که نوشته شده، به عدد هر چه خدا بر آن علم دارد... به تو سلام و درود می‌فرستم.

 

6ـ اعلام هر روزه علاقه به امام زمان (علیه السلام)

یک کسی هر روز زنگ می‌زند که آقا دوستت دارم. می‌گوید: «اللَّهم أجَدِّدُ لَهُ فِی هَذَا الیَومِ وَ فِی کُلُ یَوم» مهدی جان، امروز و هر روز، «اُجَدِّدُ» یعنی بیعتم را تجدید می‌کنم.

 

7ـ علاقه رو به رشد

علاقه‌ی رو به رشد یعنی چه؟ می‌گوید: «عَهداً» بعد از عهداً می‌گوید «وَ عَقداً» بعد از عقداً می‌گوید «وَ بَیعهً» الله اکبر! چه خبر است؟ مهندسی‌اش را می‌بینید.

عهد یعنی تعهد، در دعای عهد می‌گوییم: ای امام زمان! سلام و صلوات بر تو، این سلام من عهد است. یعنی با تو تعهد می‌کنم. تعهد می‌کنم یعنی قرار می‌گذارم بین خودم و خدا، بعد می‌گوید: «عهد» کَم است. پر رنگش کن، «عقد». دو نفر ممکن است با هم عهد ببندند، وعده داشته باشند، اما به هم گره نخورند. «عقد» یعنی گره.

ممکن است عهد باشد، عقد هم باشد، اما تسلیم نباشد. می‌گوید: «وبِیعهً»، تسلیم است. یعنی باز هم پررنگش می‌کند. «عهداً» تعهد با حضرت مهدی علیه السلام، «عقداً» عقد با امام زمان علیه السلام، «وبیعهً» بیعت کنید با او و تسلیم شوید.

 

8ـ علاقه افتخارآمیز

چقدر خوب است این تابلو شود. علاقه حتمی، می‌گوید: « فی رَقبتِی» یعنی به گردن من «رَقبَ» یعنی گردن. ممکن است کسی علاقه داشته باشد ولی افتخار نکند. می‌گوید: نه، علاقه افتخار آمیز.

 

9ـ علاقه همراه با همه مراحل

در دعای عهد ‌می‌گوید: «وَاجعَلنِی مِن انَصارهِ و اَشیاعهِ وَ الذَّابینَ عَنه وَ اجعَلِنی مِن المُستَشهَدِینَ بَینَ یَدَیهِ» تمام مراحل حضور را داشته باشم. آخر گاهی وقت‌ها انسان یک کسی را دوست دارد در حدی که مثلاً یک میلیون به او وام بدهد. ولی به او می‌گوید: می‌توانم همسفر باشم، می‌گوید: نه، همسفر نه، بابا این پول را بگیر و خودت برو. عقب ما نیا.

گاهی یک کسی می‌گوید: عقب من بیا، به تو پول نمی‌دهم اما می‌خواهی بیایی در ماشین سوار شو تو را ببریم. یعنی از یک جهت یک جایی پر رنگ است، یک جایی کمرنگ است.

دعا می‌گوید: خدایا قرار بده مرا «انصَارِهِ»، «وَ اشیَاعِهِ»، شیعه یعنی دنباله رو یعنی من دنبال تو هستم، «انصار» و نصرت در جایی است که نیاز به کمک هست. «وَالذّابّینَ عَنهُ» از تو دفاع می‌کنم. اگر کسی بگوید بالای چشمت ابرو است، برخورد می‌کنم. «وَالذّابّینَ عَنهُ» از تو دفاع می‌کنم. اگر کسی بگوید بالای چشمت ابرو است. برخورد می‌کنم. «والذابین عنه» ما اجازه نمی‌دهیم که کسی جسارت کند. غیرت دینی داریم. تعصب داریم و افتخار هم می‌کنیم. اینکه می‌گویند: تعصب بد است. آدم متعصبی است، تعصب در کار شخصی بد است. تعصب روی لهجه، فارس از فارس، ترک از ترک، لر از لر، عرب از عرب، عجم از عجم، این تعصب‌ها بد است. یعنی به خاطر لهجه کمکش می‌کنم. به خاطر همشهری‌گری تعصب می‌کنم. در انتخابات می‌گویم چون این همشهری من است. فامیل من است. همسایه من است. این تعصب‌ها بد است. اما اگر فهمیدی یک چیزی حق است، دیگر، باقی‌ها باطل است. آنجا که حق است باید تعصب داشته باشی. انحصار طلبی در حق خوب است. اولین انحصار طلب، خود خداست. چون می‌گوید: «لا اله» هیچ کس را قبول ندارم، «الا الله»! جز خدا، باقی‌ها را دور بریز.

 

10ـ علاقه عاشقانه

در دعا می‌گویی: «طَائِعاً غَیرَ مُکرَهٍ» یعنی مهدی جان! من که در دعای عهد با تو سلام می‌کنم، از روی عشق زیارت می‌کنم نه روی اکراه!

 

11ـ علاقه و عمل در خط رضایت او

«عَلَی طَاعَتِکَ وَطَاعهِ رَسُولِک» یعنی مهدی جان! من را از شیعیان قرار بده. منتها طبق آن چیزی که تو گفتی. هر استقامتی مهم نیست. استقامتی مهم است که «قالُوا رَبُّنَا اللهُ ثُمَّ استَقامُوا» (فصلت/ 30) استقامت بر اساس الله باشد. این مهم است. «کَما اُمرت»( هود/ 112) یعنی همانطور که مأمور هستی. یعنی طبق امر ما استقامت کن نه طبق یک دندگی و لجبازی و سلیقه. اگر کسی یک سلیقه‌ای داشت و روی سلیقه‌اش هم استقامت کرد، این استقامت نیست، یک دندگی است. استقامتی ارزش دارد «کما أمرت»، که طبق مأموریت باشد. استقامتی ارزش دارد که در خط خدا و رسول خدا  و ولی خدا علیهم السلام باشد: «عَلَی طَاعَتِکَ وَ طَاعهِ رَسُولِک.»

چند نکته درباره چهار گناه کبیره


چند نکته درباره چهار گناه کبیره



1ـ ترک نماز:

خداوند مهربان درباره این عبادت بزرگ، یعنی نماز، بیش از ۱۲۲ آیه نازل فرموده است. نماز در برابر نعمت‌های بی‌شماری که خداوند به ما ارزانی داشته سپاسگذاری و شکر نعمت محسوب می‌شود. نماز بهترین راهنمایی است که انسان را از گناه باز می‌دارد و او را در صراط مستقیم استوار می‌سازد. خداوند متعال کسانی را رستگار معرفی می‌کند که در نماز خشوع و حضور قلب دارند. ترک نماز از گناهانی است که قرآن مجید درباه آن وعده عذاب داده است.

رسول خدا صلی الله علیه و آله در مورد ترک نماز فرموده‌اند:

کسی که نماز خود را سبک یگیرد و در بجا آوردنش سستی نماید خداوند او را به پانزده مبتلا می‌سازد، شش بلا در دنیا و سه تا در موقع مُردنش و سه تا در قبر و سه تا در قیامت هنگامی که از قبر بیرون می‌آید...

شش بلای دنیوی این است که خداوند برکت را از عمرش کم می‌کند؛ برکت را از روزیش بر می‌دارد؛ از صورتش نشانه نیکوکاران را بر می‌دارد؛ هر کار خیری کند پذیرفته نمی‌شود و برای او اجری ندارد؛ دعایش مستجاب نمی‌شود و از دعای نیکوکار بهره‌ای ندارد.

 

2ـ کم فروشی:

قرآن درباره کم فروشی و تقلب در وزن و پیمانه شدیداً هشدار داده و می‌فرماید:

وَیْلٌ لِّلْمُطَفِّفِینَ، الَّذِینَ إِذَا اکْتَالُواْ عَلَى النَّاسِ یَسْتَوْفُونَ، وَإِذَا کَالُوهُمْ أَو وَّزَنُوهُمْ یُخْسِرُونَ 
وای بر کم‌فروشان! آنها که به هنگام خرید، حق خود را به طور کامل می‌گیرند. به هنگام فروش از کیل و وزن کم می‌گذارند.

اصولاً حق و عدالت و نظم و حساب در همه چیز و همه جا یک اصل اساسی و حیاتی است. بنابراین، هرگونه انحراف از این اصل، خطرناک و خیانت و تقلب در امر معاملات پایه‌های اطمینان و اعتماد عمومی را که بزرگترین پشتوانه اقتصادی ملت‌هاست ویران می‌سازد.

 

3ـ رباخواری:

رباخواری تعادل اقتصادی را در جامعه به هم می‌زند، چرا که رباخواری یک نوع تبادل اقتصادی ناسالم است که عواطف و پیوندها را سست می‌کند و موجب دشمنی در دل‌ها می‌شود. در روایات اسلامی به اثر سوء اخلاقی ربا اشاره شده است. البته در چند مورد ربا حلال است که عبارتند از اینکه مسلمان از کافری که در پناه اسلام نیست ربا بگیرد؛ زن و شوهر دایمی از یکدیگر ربا بگیرند و پدر و فرزند از یکدیگر ربا بگیرند.

خداوند کریم برای فرد رباخوار عذابی دردناک قرار داده، طوری که پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند:

کسی که ربا بخورد خداوند شکمشی را به مقدار آنچه خورده از آتش پر می‌کند، پس اگر از ربا مال بدست آورد عملش را نمی‌پذیرد و همیشه مورد لعن خدا و ملائکه است.

 

4ـ ریا:

اصل «ریا» از کلمه رؤیت است و در اصطلاح به معنی «طلب مقام و منزلت در قلوب مردم است» که به وسیله نشان دادن اعمال خوب و تظاهر فراهم می‌شود. ریا مراتب مختلفی دارد و بعضی از درجات آن شدیدتر است. گاهی ریاکار به هیچ عنوان نیت عبادت را ندارد؛ مثلاً در میان مردم و تنها برای آن‌ها نماز واجب و مستحب را می‌خواند، اما اگر تنها باشد اصلاً نمازی نمی‌خواند. این قسم ریا از شدیدترین انواع آن است

مناجات با خدا



بسم الله

حسبنا الله

 خدايا...
عذر ميخوام از اين که بخودم اجازه ميدم که با تو راز و نياز کنم

عذر ميخواهم که ادعا هاي زياد دارم در مقابل توی خدا اظهار وجود ميکنم

در حالي که خوب ميدونم وجود من زائيده ي اراده من نيست و بدون خواسته ي تو هيچ و پوچم

عجيب آنکه از خود ميگويم ،منم، ميزنم

خواهش دارم و آرزو ميکنم

خدا... خدا... خدا


شب شد و درمحیط تاریکی با زبان دعا سخن گفتم

سر به زیر و شکسته و تنها پیش چشم خدا سخن گفتم

از خجالت دوگونه ام سرخ و اشک حسرت زدیده می بارم

من همان بنده خودت هستم رو سیاهم بدم خطا کارم

بس که اسرار بر گنه کردم ،عاقبت بی حیا شدم ای وای

خاک عالم سرم، زبانم لال، بنده بی خدا شدم ای وای

می کشم بار معصیت ها را روی دوشم به هر طرف هرجا

به خیالم که اهل پروازم  لیک هر روز می زنم در جا

ولی امشب شنیده ام  گفتي که به دنبال بنده می گردی

تا بدی مرا بپوشانی جامه ای پاک و تازه آوردی

جای دوری نمی رود امشب با محبت بیا نگاهم کن

من که سر در گم و پریشانم تو کریمانه سر به راهم کن

 تلخ کامیِ روزگارِ مرا گاه گاهی عسل کنی خوب است

یا حبیبی میان خوف و رجا بنده ات را بغل کنی خوب است

نذر کردم شفا بگیرد دل به سوی خانه ی تو برگردم

به امیدی دل مریضم را سوی محراب کوفه آوردم


یا باسط الیدی بالرحمه





فرمایشات مقام عظمای ولایت و مرجعیت حضرت امام خامنه ای مدظله


فرمایشات مقام عظمای ولایت و مرجعیت حضرت امام خامنه ای مدظله

توجه به نماز، اهتمام به نماز، خيلى تأثير دارد. نماز را با توجه خواندن، اول وقت خواندن، با حضور قلب خواندن، با تمركز خواندن، خيلى خيلى اثر دارد.


پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR در ایام ماه مبارك رمضان، به صورت روزانه توصیه‌های كاربردی رهبر انقلاب اسلامی حضرت آیت الله امام خامنه ای مدظله العالی درباره نماز، قرآن و نهج البلاغه كه در بیاناتشان به آن پرداخته‌اند را به ترتیب در سه دهه ایام ماه مبارك رمضان منتشر می‌کند.

 
دل را به خدا پيوند بزنيد. راهش هم در شرع مقدس باز است؛ يك كار رمزآلود پيچيده‌اى نيست. شما قله‌ى كوه را از پائين نگاه مي‌كنيد، مى‌بينيد كسانى آنجا هستند؛ اينجور نيست كه تصور كنيد اينها بال زدند رفتند آنجا؛ نه، اينها از همين مسيرى كه جلوى پاى شماست، جلو رفتند و به آنجا رسيدند. دچار توهم نشويم، خيال نكنيم كه با يك نوع حركت غيرعادى و غيرمعمولى ميتوان به آن قله‌ها رسيد؛ نه، آنهائى كه در آن قله‌ها مشاهده مي‌كنيد، از همين راهها عبور كردند. اين راهها چيست؟ در درجه‌ى اول، ترك گناه. گفتنش آسان است، عملش سخت است؛ اما ناگزير است. دروغ نگفتن، خيانت نكردن، از لغزشهاى گوناگون جنسى و شهوانى پرهيز كردن، از گناهان پرهيز كردن؛ قدمِ مهمترينش اين است. بعد از ترك گناه، انجام واجبات، و از همه‌ى واجبات مهمتر، نماز است. «و اعلم انّ كلّ شى‌ء من عملك تبع لصلاتك»؛ همه‌ى كار انسان تابع نماز است. نماز را به وقت بخوانيد، با توجه و با حضور قلب بخوانيد. ۱۳۸۹/۰۵/۳۱


*** مؤمن هيچ كار خيرى را هم از روى خجالت و حيا ترك نمى‌كند. به بعضيها مى‌گويند: آقا! چرا فلان جا نماز يا نافله يا نماز اوّل وقتتان را نخوانديد؟ مى‌گويند خجالت كشيديم! نه؛ از روى حيا، هيچ كار نيكى را ترك نكنيد. خواهند گفت متظاهر است؟ بگويند. خواهند گفت خودشيرينى مى‌كند؟ بگويند. اگر حرفى حقّ است و اگر كارى خوب است، آن را به‌خاطر ملاحظه ديگران ترك نكنيد. ۱۳۷۸/۰۵/۰۸


*** كار كردن در يك كارگاه علمى، كارگاه آموزشى، مركز تحقيقات، فلان كلاس درس و فلان دانشگاه، هيچ منافاتى با اين ندارد كه انسان نمازش را اول وقت، با توجه و با احساس حضور در مقابل خداوند بجا آورد. اين، دل شما را شستشو ميدهد. شماها جوانيد و دلهاى شما نورانى است. ۱۳۸۵/۰۶/۲۵


*** در محيط دانشجويىِ جوان، پرداختن به معارف دينى، پرداختن به الگوهاى دينى، توسلات به پروردگار، توسلات به ائمه (عليهم السلام)، خواندن دعاى عرفه، برگزارى مراسم اعتكاف و خواندن نماز جماعت، بسيار خوب است. البته اين را هم عرض بكنم؛ در مراسم مذهبى به روح مراسم توجه كنيد؛ فقط صورت سازى نباشد؛ انسان شعرى بخواند، اشكى بگيرد يا بريزد. روح دعا و نماز عبارت است از ارتباط با خدا، آشنا شدن با خدا، بهره بردن از معنويت، پاكيزه كردن و پيراستن روح، و پالايش كردن ذهن از وسوسه ها. نماز را با توجه و اول وقت بخوانيد. تحجر بد است؛ فكر نكردن در لايه هاى زيرين ظواهر، عيب بزرگى است؛ مواظب باشيد به اين عيب دچار نشويد. ۱۳۸۴/۰۲/۱۹


*** شما مي‌توانيد خودتان را متوجه به معانى مترقى و متعالى معنوى كنيد؛ اين را براى خودتان در نظر بگيريد. توجه به نماز، اهتمام به نماز، خيلى تأثير دارد. نماز را با توجه خواندن، اول وقت خواندن، با حضور قلب خواندن، با تمركز خواندن، خيلى خيلى اثر دارد. ۱۳۹۱/۰۷/۱۲





نحوه دعای پدر و مادر برای فرزندان از منظر قرآن

نحوه دعای پدر و مادر برای فرزندان


یکی از اصول تربیتی که متاسفانه نسبت به آن غفلت شده است، دعای والدین برای فرزند است.


با بررسی آیات قرآن به مواردی برخورد می کنیم که پیامبران الهی برای فرزندان خود دعا کرده اند و در روایات نیز

تاکید شده است که دعای والدین در حق فرزند مستجاب است.



لذا والدین عزیز می توانند از این اصل قرآنی برای تربیت فرزندان خود استفاده کنند.

در آیه ای می خوانیم: «پروردگارا مرا برپا کننده ی نماز قرار ده و از فرزندانم [نیز چنین فرما]، پروردگارا دعای مرا

بپذیر.»۱


همچنین در آیه ای دیگر در توصیف مؤمنان و پرهیزگاران داریم: «و کسانی که می گویند: پروردگارا! از همسران و

فرزندان مان مایه ی روشنی چشم ما قرار ده و ما را برای پرهیزگاران گردان!»۲ 



منبع: 


۱. سوره ابراهیم، آیه ۴۰.

۲. سوره فرقان، آیه ۷۴.

۳. خانه خوبان، ش۳۳، ص۱۱.




روایت ساعت خوردن شام از زبان ائمه اطهار علیهم السلام



روایت خوردن شام از زبان ائمه اطهار علیهم السلام


یکی از مباحثی که می‌تواند در حفظ سلامت جسمی و روحی به ما کمک کند توجه به سیره و سنت پیشوایان دینی و انبیاء الهی است که متصل و متکی به وحی بودند و صلاح ما و راه و روش درست زندگی کردن را بهتر از هرکسی می‌دانند.

 

 

امام علی(ع) درباره این‌که پیامبران چه موقع شام می‌خوردند؟ فرمودند:" شام خوردن پیامبران، پس از تاریکیِ شب بوده است. آن را وامگذارید؛ چرا که واگذاردن آن، ویرانی تن است1".

 

در جایی دیگر از زیاد بن ابی الحلال نقل شده است که با امام صادق(ع) شام خوردم آن حضرت، فرمود:" شامِ پس از نمازِ خفتن، شام پیامبران است2".

 

هم‌چنین رسول خدا(ص) درباره پیامدهای شام نخوردن چنین می‌فرمایند:" خوردن شام را وامگذارید، هر چند به مشتی خرما باشد؛ زیرا وا گذاشتن آن، انسان را پیر می‏‌کند3".

 

"خوردن شام را وا مگذارید، هر چند به خوردن دانه‏‌ای خرمای خشکیده باشد. من بر امّت خویش، از این، بیم دارم که از وا گذاردن شام، پیری (در هم شکستگی) به سراغشان آید؛ چرا که شام، مایه نیرومندیِ پیر و جوان است4".

 

امام صادق(ع) نیز درباره اهمیت این وعده غذایی فرمودند: "خوردن شام را وا مگذار، هر چند به سه لقمه نان با نمک باشد5".

 

"هر کس شام را واگذارد، رگی در بدن وی می‏‌میرد و هرگز زنده نمی‏‌شود 6".

 

منابع:

 

1- الکافی، جلد 6، صفحه 288، حدیث 1، المحاسن، جلد 2، صفحه 195، حدیث 1566، الخصال، صفحه 619، حدیث 10، تحف العقول، صفحه 110، مکارم الأخلاق، جلد 1، صفحه 424، حدیث 1444، حدیث 6 دانش نامه احادیث پزشکی: 2 / 162

 

2- الکافی، جلد 6، صفحه 289، حدیث 7، المحاسن، جلد 2، صفحه 195، حدیث 1567، بحارالأنوار، جلد 66، صفحه 342، حدیث 7 دانش نامه احادیث پزشکی: 2 / 164

 

3- سنن ابن ماجة، جلد 2، صفحه 1113، حدیث 3355، کنزالعمّال، جلد 10، صفحه 46، حدیث 28290 دانش نامه احادیث پزشکی: 2 / 160

 

4- المحاسن، جلد 2، صفحه 196، حدیث 1571، بحار الأنوار، جلد 66، صفحه 343، حدیث 10 دانش نامه احادیث پزشکی: 2 / 162

 

5- مکارم الأخلاق، جلد 1، صفحه 424، حدیث 1447، بحار الأنوار، جلد 66، صفحه 345، حدیث 20 دانش نامه احادیث پزشکی: 2 / 162

 

6- مکارم‌الأخلاق، جلد 1، صفحه 424، حدیث 1448، بحارالأنوار، جلد 66، صفحه 345، حدیث 20 دانش نامه احادیث پزشکی: 2 /166





عدم استجابت دعا


چرا دعاهای ما مستجاب نمی شود؟


دعا نشان از فروتنی، تواضع، خاکساری، خشوع و خضوع به درگاه معبودی عزیز و مقتدر، توانا و بلند مرتبه است

در مقام دعا باید دانست که «من» هیچ نیست و هر چه هست «اوست» باید باور کرد که من مخلوقم و او خالق، من ذلیلم و او عزیز.

یکی از پرسش‌هایی که همواره برای بندگان مومن خدا مطرح‌ می‌شود این است که چرا گاهی دعاها وخواسته‌های ما برآورده و مستجاب نمی‌شود؟ این مساله عوامل زیادی دارد که پاسخ آن را در کلام معصومین(ع) جستجو می‌کنیم.


امام علی(ع) در پاسخ سوال فردی مبنی بر این‌که خداوند فرموده است «مرا بخوانید، تا اجابتتان کنم». پس، چرا دعا می‏‌کنیم ولی دعایمان اجابت نمی‏‌شود؟ فرمودند: "

زیرا دل‌های شما هشت خیانت کرده است: نخستین آنها این است که شما خدا را شناختید، امّا حقّ او را چنان که بر شما واجب کرده است ادا نکردید؛ بنابراین، شناخت شما به کارتان نیامد ... وقتی درها و راه‌های دعا را بسته‏‌اید چه دعایی‏ از شما مستجاب می‏‌شود؟1".


امام صادق(ع) نیز در پاسخ به گروهی که از آن حضرت پرسیدند: چرا ما دعا می‏‌کنیم، امّا مستجاب نمی‏‌شود؟

فرمودند: " چون کسی را می‏‌خوانید که نمی‏‌شناسیدش2". 

همچنین پیامبر خدا(ص) در این باره می‌فرمایند: "همانا بنده دستش را (برای دعا) به درگاه خدا بالا می‏‌برد در حالی که خوراکش حرام است؛ با چنین حالی، چگونه دعایش مستجاب شود؟3".

امام علی(ع) درباره این که چه حکمت‌هایی در تأخیر استجابت دعاست؟ می‌فرمایند:

تأخیر در اجابت دعا تو را نومید نگرداند؛ زیرا که بخشش (خداوند) بسته به نیّت تو است؛ چه بسا که در برآوردن خواهشت تأخیر شود، تا بدین وسیله خواهنده را پاداش بزرگتر و امیدوار (به بخشش الهی) را بخشش بیشتر دهد؛ بسا باشد که چیزی بخواهی و به تو داده نشود امّا دیر یا زود بهتر از آن به تو داده شود، یا برای خیر و مصلحت تو از تو دریغ شده است. و بسا خواسته‏‌ای که اگر برآورده شود موجب نابودی و تباهی دین تو گردد4".


آن حضرت همچنین فرمودند: "خداوند عز و جل به عیسی بن مریم علیه‏‌السلام وحی فرمود: به اشراف بنی اسرائیل بگو که ... من دعای هیچ یک از شما و هیچ یک از کسانی را که حقّی از مخلوقات مرا به گردن دارند، اجابت نمی‏‌کنم5".
 

امام باقر(ع) نیز در بیان موانع استجابت دعا می‌فرمایند: "(گاه) بنده از خداوند حاجتی را می‏‌خواهد و از شأن خداست که آن را در آینده‏‌ای نزدیک، یا با تأخیر برآورده سازد؛ امّا بنده بعدا مرتکب گناهی می‏‌شود.

پس، خداوند تبارک و تعالی به فرشته می‏‌گوید: حاجت او را برآورده مساز و او را از آن محروم گردان؛ زیرا که او خود را در معرض خشم من نهاد و مستوجب محرومیت از سوی من شد6".


رسول مکرم اسلام(ص) همچنین فرمودند:

"بدانید که خداوند، دعایی را که از دلی غافل و بی‏‌خبر باشد، نمی‏‌پذیرد7".


منابع:

1- أعلام الدین: 269 منتخب میزان الحکمة : 196

2- بحار الأنوار: 93 / 368 / 4 منتخب میزان الحکمة : 196

3- إرشاد القلوب: 149 منتخب میزان الحکمة : 196

4- کشف المحجّه: 228 منتخب میزان الحکمة : 200

5- الخصال: 337 / 40 منتخب میزان الحکمة : 196

6- بحارالأنوار: 73 / 329 / 11 منتخب میزان الحکمة : 196

7- بحارالأنوار: 93 / 321 / 31 منتخب میزان الحکمة : 196




دام شیطان برای ثروتمند



رسولُ‌اللّه صلى‏ الله ‏عليه و ‏آله و سلّم: "إنَّ الشَّيطانَ قالَ: لن‏يَنجُوَ مِنّي الغَنِيُّ مِن إحدى ثلاثٍ: إمّا أن اُزَيِّنَهُ في عَينِهِ فَيَمنَعَهُ مِن حَقِّهِ، و إمّا أن اُسَهِّلَ علَيهِ سبيلَهُ فَيُنفِقَهُ في غيرِ حَقِّهِ، وإمّا أن اُحَبِّبَهُ إلَيهِ فَيَكسِبَهُ بغيرِ حَقِّهِ".
 
نبی مکرم اسلام (ص) فرمودند: شيطان گفت:
 


آدم توانگر از چنگ من خلاصى ندارد و او را به يكى از اين سه چيز گرفتار مي‌كنم:

يا مال و ثروت را در نظر او مي‌آرايم كه در نتيجه، از پرداخت حقوق مالى خويش، خوددارى مي‌ورزد.

يا راه‌هاى مصرف آن را برايش آسان مي‌كنم كه در نتيجه، آن‌ها را به ناحقّ خرج مي‌كند .

و يا مال و ثروت را محبوب او مي‌گردانم كه در نتيجه، آن را از راه‌هاى ناروا به دست مي‌آورد"1.
 
همچنين آن حضرت در پاسخ سوال شخصي مبني بر اين‌كه براي زياد شدن روزي چه كارهايي انجام دهيم؟

فرمودند: "پيوسته در حال طهارت و پاكيزگى باش، روزيت افزايش مي‌يابد"2.
 
منبع:
 
كنز العمّال: 44154 منتخب ميزان الحكمة: 234
 
كنز العمّال: 16677 منتخب ميزان الحكمة: 432



او تنهاست






یا صاحب الزمان ادرکنی





امام محمد باقر (ع) فرمودند :

ایام ا... سه روز است ، یکی روز ظهور حضرت قائم (عج) و دیگری روز


رجعت و سومی روز قیامت است.


منبع : کتاب حکیم


سال 92 با پیام امام خامنه ای


آقا! به پیام سالتان می نازیم.
لب تر بکنی, ما سر و جان می بازیم.

در عرصه اقتصادی و سیاسی.
با امر شما حماسه ها می سازیم...

(لبیک یا خامنه ای)








حلول ماه مبارک ربیع مبارکباد


نبی مکرم اسلام صلوات الله و سلام و علیه می فرمایند:


هر کس حلول ماه ربیع را به دیگران مژده دهد من بهشت را به او مژه خواهم داد.


ماه ربيع الاول سومين ماه از ماههاي قمري و از ماه هاي فرخنده براي شيعيان است.

حادثه مهم و تاريخي ليله المبيت،

هجرت حضرت محمد صلي الله عليه و آله از مكه به مدينه،

ولادت خجسته آن حضرت و امام جعفر صادق عليه السلام،

ازدواج خجسته شان با حضرت خديجه عليها السلام،

آغاز امامت امام مهدي (عج)،

عيدالزهرا و هلاكت يزيد بن معاويه لعنت الله علیه از جمله حوادث فرخنده اين ماه است.



در اين ماه خجسته، نسيم سحري جان مايه عشق را به گستره خاكيان مي فرستد.

شاخه هاي مهربان درختان، گونه به رنگ فلق مي سايند.

آبشاري از نور، خنده هاي شادمان خورشيد را به زمينيان مي بخشد و جوشش از شكوه آسمان را در بر مي گيرد.

جوانه هاي تبسم لب ها را شاداب از طراوت تغزلي ديگر كرده و همگي قدوم نوزادي را كه سبب آفرينش است تبريك مي گويند كه يا محمّد! به جمع خاكيان دوستدارت خوش آمدي!


شامگه ميلادت جاري شور و سرور،

در كوچه هاي خلوت مكه، حكايتي تازه داشت و باد در گوش بلندترين نخل ها از پيش، خبر مي برد و مژدگاني مي گرفت.

كنگره هاي كاخ ستم لرزيدند.

درياچه هاي كفر خشك شدند.

آتشكده هاي الحاد به سردي گراييدند و آغوش اسلام به مولود خجسته خود مباهات كرد.


آری در ماه مبارک ریبع محمّد آمد! ثمره خلقت آمد! پيامبر مهر به سراي دنيا خوش آمد!


اي بهار آفرينش! اي سبب خلقت! اي دستاويز هستي! مقدمت گلباران!

اي آفتاب فروزان اديان الهي! اي آخرين فرستاده حق به سوي بشر! كعبه از آمدنت در شادي است و آسمان مكه همراز شب هاي تنهايي خود را يافته است.

شيشه كفر شكسته و خبر آمدنت در گوش اديان و اعصار طنين انداخته است.

قدومت مبارك اي پيام آور صلح و دوستي!

اي تو كه از حق آمدي و به حق برانگيخته شدي.

آفتاب جهان فروز و عالم تاب توحيد هستي كه برف ظلم را آب كرده و نويد بهار مي دهي!


نامت بلند و دينت پاينده باد!


چهلمین روز درگذشت ذاکر اهلبیت مرحوم علی قائمی




چهل روز است داغت بر دلم شد

نوای تو نوای محفلم شد

علی جان هجر تو بر ما گران است

در این عالم چرا گلشن خزان است؟

گلی بودی به گلزار محبت

تو بودی نوکر آل رسالت

تو بودی روضه خان حضرت عشق

تو بودی اعتبارو عزت عشق

چرا رفتی زدستم عاقبت دوست

دلم غرق نوای یادی از اوست

تقدیمی از برادر عزیزمون شاعر و ذاکر اهلبیت(ع)جناب بهلول زنجانی

آری

چهل روز گذشت

چقدر سخت است فراغ تو ای بلبل بستان اهلبیت ع ای علی جان

با قلبی آکنده از غم و اندوه به سوگ عزیزمان می نشینیم

زمان روز پنج شنبه مورخه 91/10/28 از ساعت 15 الی 14:30 در مسجد چهلستون امیرکلا

منتظر قدوم ارزشمند شما سروران گرامی در مجلس ختم این ذاکر اهلبیت علیه السلام هستیم

یادش گرامی و خاطرش همیشه در دلهای ما


رحلت فرزند مهدی قائمی مداح اهلبیت علی قائمی



انا لله و انا الیه راجعون
 

 
 
قائمی ای نوکر مولا حسین

نوحه خوان مکتب آقا حسین

کرده ای پرواز بر عرش برین

در فراقت گشته اهل دل غمین

روح تو با اولیا محشور باد

قبر تو با نور حق پر نو باد
                    تقدیمی ازدوست عزیزمان  شاعر و ذاکر اهلبیت ع برادر بهلول زنجانی
 

 

رحلت فرزند مهدی قائمی مداح اهلبیت علی قائمی



انا لله و انا الیه راجعون


اعظم الله اجورنا و اجورکم فی هذه المصیبة



از خاندان معظم و معزز روحانیت جوانی مومن عاشق اهلبیت عصمت و طهارت علیه السلام قاری قرآن و مداح آل الله به ملکوت اعلا پیوست




عجب رسمیه رسم زمونه


در صبح روز شنبه حدود ساعت 8 صبح خبر ناگواری در شهر بابل طنین افکن شد

علی قائمی فرزند حاج مهدی به رحمت خدا رفت
آری



نام : علی قائمی امیری

فرزند: حجت الاسلام مهدی قائمی امیری

بزرگترین نوه پسری مرحوم حضرت حجت الاسلام شیخ محمد قائمی امیری رحمه الله علیه

کاملا غیر منتظره

بعلت ایست قلبی

خداوند به پدر و مادر این جوان صبر عظیمی عنایت فرماید به برکت و عظمت صلوات بر محمد و ال محمد


شادی روح آن عزیز از دست رفته حمدو سوره صلوات






محرم و عاشورا در کلام امام راحل


محرم ماهي است كه عدالت در مقابل ظلم و حق در مقابل باطل قيام كرده ، و به اثبات رسانده است كه در طول تاريخ ، هميشه حق بر باطل پيروز شده است.

محرم ماهي است كه به وسيله سيد مجاهدان و مظلومان اسلام زنده شده ، و از توطئه عناصر فاسد و رژيم بني اميه، كه اسلام را تا لب پرتگاه برده بودند ، رهايي بخشيد.

اين خون سيد الشهدا است كه خونهاي همه ملت هاي اسلامي را به جوش مي آورد .

ماه محرم براي مذهب تشيّع ماهي است كه پيروزي، در متن فداكاري و خون به دست آمده است.

محرم ماه نهضت بزرگ سيد شهيدان و سرور اولياي خداست، كه با قيام خود در مقابل طاغوت، تعليم سازندگي و كوبندگي به بشر داد، وراه فناي ظالم و شكستن ستمكار را به فدايي دادن و فدايي شدن دانست. واين خود سرلوحۀ تعليمات اسلام است براي ملتها تا آخر دهر.


با حلول ماه محرم، ماه حماسه و شجاعت و فداكاري آغاز شد.ماهي كه خون بر شمشير پيروز شد.ماهي كه قدرت حق، باطل را تا ابد محكوم ‍«و داغ باطله » بر جبهه ستمكاران و حكومتهاي شيطاني زد.

ماهي كه به نسل ها در طول تاريخ ، راه پيروزي بر سر نيزه را آموخت.

ماهي كه شكست ابر قدرتها را در مقابل كلمه حق، به ثبت رساند.

ماهي كه امام مسلمين ، راه مبارزه با ستمكاران تاريخ را به ما آموخت.

سيد الشهدا را كشتند، اسلام ترقي اش بيشتر شد.

سيدالشهدا _سلام الله عليه_ با همه اصحاب و عشيره اش قتل عام شدند،لكن مكتبشان را جلو بردند.

شهادت حضرت سيدالشهدا مكتب را زنده كرد .

زنده نگه داشتن عاشورا ، يك مسأله بسيار مهم سياسي _ عبادي است.

انقلاب اسلامي ايران ، پرتويي از عاشورا و انقلاب عظيم الهي آن است.

كربلا كاخ ستمگري را با خون در هم كوبيد ، و كربلاي ما كاخ سلطنت شيطاني را فرو ريخت.

كربلا را زنده نگه داريد و نام مبارك حضرت سيد الشهدا را زنده نگه داريد ، كه با زنده بودن او اسلام زنده نگه داشته مي شود.


 

مسأله كربلا ، كه خودش در رأس مسائل سياسي هست ، بايد زنده بماند.

ملت بزرگ ما بايد خاطره عاشورا را، با موازين اسلامي ، هر چه شكوهمندتر حفظ نمايد.

اين محرم را زند ه نگه داريد؛ ما هر چه داريم از اين محرم است.

محرم و صفر است كه اسلام را زنده نگه داشته است.

تمام اين وحدت كلمه اي كه مبدأ پيروزي ما شد ، براي خاطر اين مجالس عزا و اين مجالس سوگواري و اين مجالس تبليغ و ترويج اسلام شد.

مجالس بزرگداشت سيد مظلومان و سرور آزادگان ، كه مجالس غلبه سپاه عقل بر جهل،و عدل بر ظلم، وامانت بر خيانت، و حكومت اسلامي بر حكومت طاغوت است ، هر چه با شكوه تر و فشرده تر بر پا شود ، و بيرق هاي خونين عاشورا به علامت حلول روز انتقام مظلوم و ظالم ، هر چه بيشتر افراشته شود.

ماه محرم ماهي است كه مردم آماده اند براي شنيدن مطالب حق.

گريه كردن بر عزاي امام حسين ، زنده نگه داشتن نهضت ، و زنده نگه داشتن همين معنا كه يك جمعيت كمي در مقابل يك امپراطوري بزرگ ايستاد ، دستور است.

بايد سينه زدن هم محتوا داشته باشد.

عاشورا روز عزاي عمومي ملت مظلوم است ، روز حماسه و تولد جديد اسلام و مسلمانان است.



اس ام اس عید غدیر                                www.aleabaa.ir


اس ام اس های تبریک

عید غدیر خم


اوصاف علی به هر زبان باید گفت / این ذکر به پیدا و نهان باید گفت
در جشن ولی عهدی مسعود علی / تبریک به صاحب الزمان باید گفت
عید غدیر خم مبارک باد



.
اس ام اس تبریک عید غدیر
از ولایت عهدی حیدر، خدا تاج شرف
بار دیگر بر سر زهرای اطهر می زند
در حریم ناز و عصمت زین همایون افتخار
فاطمه لبخند بر سیمای شوهر می زند
عید غدیر خم مبارک باد
.
.
متن تبریک عید غدیر
( من کنت مولا فهذا علی مولا )
حلول عید ولایت و امامت را که به شکرانه ی تکمیل دین و تتمیم نعمت همگان
با عرشیان و فرشیان است ، محضر شما  و همه ی شیعیان
تبریک و تهنیت عرض می نمایم
.
.
دوبیتی عید غدیر
گفت پیـغمبر به یــارای سخــن /  پیک رب العالمین آمد به من
گفت حیدر را خدا این تحـفه داد /  بر همه خلق جهان فضلش نهاد
گشت داخــل از یقین زوج بتول / در ولایــت با خداونــد و رسول
عید غدیر خم بر شما مبارک
.
.
پیامک تبریک عید غدیر
ای ز شطرنج حقیقت گـــشتــه مات /  کیش خود را کــن رها بنــگر حیــات
از عـــلی و آل او جـــو درد عــشــق /  جفت شش آورده حق، در فرد عـشق
آب و رنگ باغ، آب و گل، علی است /  صورت آییــنه کــامل عـلی اســـت . . .
.
.
متون آماده عید غدیر
رسیده هجده ذی حجه و قلب نبی شاد است
غدیر آمد، امیرالمؤمنین اینک به بالای سریر آمد
بود دست نبی در دست او و تاج رحمتش بر سر
بتهای ظلم و جور امروز از اوجش به زیر آمد . . .
عید غدیر خم مبارک باد
.
.
sms عید غدیر
ای دل دوباره گل کن امشب علی ، امیر است
بر آستان جانان آیینه ی غدیر است
آیینه ی محمد،  مردی زجنس  قرآن
شیرخدا ولی شد آن کوه عشق و ایمان . . .
.
.
اشعار عید غدیر
عید است و غدیرش، علی والا است، علی / دل تشنه عدل است و او دریاست، علی
جشن است و مبارک، علی گشته است، ولی / دنیا همه را شادی که مولا است، علی
عید غدیر خم مبارک باد
.
.
من یک مسلمانم ولى را مى‏شناسم
مولا على مولا على را مى‏شناسم
مهر على را تا ابد در سینه دارم
در سینه از مهر على گنجینه دارم . . .
عید غدیر خم مبارک باد
.
.
آحاد ملک چو سجده بر آدم کرد / بر نام علی و شوکت خاتم کرد
در روز غدیر خم نه تنها آدم / بر قامت مرتضی فلک سر خم کرد . . .
عید غدیر خم مبارک باد
.
.
گرفت پرچم اسلام را على در دست
از این گزیده، زمین و زمان به خود بالید
به یمن فیض ولایت، شراب خمّ الست
به عشق آل على از غدیر خم جوشید . . .
عید غدیر خم مبارک باد
.
.
مهر تابان ولایت شد نمایان در غدیر / باز بخشید این بشارت، خلق را جان در غدیر
از طواف کعبه امروز آن که برگردد، یقین / حج او مقرون بود با عهد و پیمان در غدیر . . .
عید غدیر خم مبارک باد
.
.
در فصل خطر امیر را گم نکنید
آن وسعت بی نظیر را گم نکنید
تنها ره جنت از علی میگذرد
ای همسفران غدیر را گم نکنید . . .
عید غدیر خم مبارک باد
.
.
در خانه دل نوشته با خط جلی / کین خانه بنا شد به تولای علی
در داخل این خانه چو نیکو نگری / هم مهر محمد است و هم مهر علی . . .
عید غدیر خم مبارک باد
.
.
گفت پیغمبرص که بعد از من على / رهبر خلق و امام است و ولى
پس بخوانید اى قدح نوشان خم / آیه الیوم اکملت لکم . . .
.
.
تو آن عاشق ترین مردی که در تاریخ می گویند
تو آن انسان نایابی که با فانوس می جویند
تمام باغ ها در فصل لب های تو می خندند
تمام ابرها در شط چشمان تو می مویند . . .
.
.
نام علی : عدالت – راه علی : سعادت – عشق علی : شهادت – ذکر علی : عبادت -
عید علی : مبارک
.
.
ما زین جهان از پی دیدار میرویم ، از بهر دیدن حیدر کرار میرویم ، درب بهشت گر نگشایند
به روی ما ، گوییم یا علی و ز دیوار میرویم . . .
.
.
شبی در محفلی ذکر علی بود ، شنیدم عاشقی مستانه فرمود ، اگر آتش به زیر پوست
داری ، نسوزی گر علی را دوست داری . عید غدیر خم بر شما مبارک . . .
.
.
گفت تو غـرق گنـاهی؟ گفتمش یـا رب بلی
گفت پس آتش نمیـگیرد چـرا جـسم و تنـت
گفتمش چون حـک نمودم روی قلبم یا علی . . .
.
.
بیا سال نو را ولایت امیرالمومنین قرار بدیم . سال نو را به تو و خانواده گرامیت تبریک میگویم
.
.
ما زین جهان از پی دیدار میرویم ، از بهر دیدن حیدر کرار میرویم ، درب بهشت گر نگشایند
به روی ما ، گوییم یا علی و ز دیوار میرویم  . . .
.
.
ای خدای مرتضی ، گردی از گامهای فتوت مرتضی را بر سر جهانیان بپاش تا ریشه نامردی
در جهان بخشکد . عید غدیر خم ، عید ولایت و امامت مبارک . . .
.
.
اگر خلق عالم علی را می شناختند ، دوستش میداشتند و اگر خلق عالم علی را دوست
میداشتند ، جهنم آفریده نمیشد . . .
.
.
به روز غدیر خم از مقام لم یزلی ، به کائنات ندا شد به صوت جلی . که بعد احمد مرسل به
کهتر و مهتر ، امام و سرور و مولا علیست علی ، عید غدیر خم بر شما مبارک  . . .
.
.
خورشید چراغکی ز رخسار علی ست / مه نقطه کوچکی ز پرگار علی ست
هرکس که فرستد به محمد صلوات / همسایه دیوار به دیوار علی ست
عید غدیر مبارک . . .
.
.
نازد به خودش خدا که حیدر دارد / دریای فضائلی مطهر دارد
همتای علی نخواهد آمد والله / صد بار اگر کعبه ترک بردارد
عید غدیر خم مبارک باد . . .
.
.
علی در عرش بالا بی نظیر است علی بر عالم و آدم امیر است
به عشق نام مولایم نوشتم چه عیدی بهتر از عید غدیر است . . .؟


شب عرفات و شب جمعه عید قربان


یا دائم الفضل علی البریه

شب عرفات و شب جمعه و استانهء عید قربان و آستان مفتوح توبه و بسم الله 

هرکسی که عشق و عطش آمرزیدن و معرفت یافتن و آدم شدن داره!.

اگر دلی در این ایام نلرزید و منقلب نشد خیلی باید مایوس بشه و...


عرفات، نام منطقه وسیعى است با مساحت حدود 18 كیلومتر مربع در شرق مكه معظمه، اندكى متمایل به جنوب كه در میان راه طائف و مكه قرار گرفته است.

زائران بیت‏الله الحرام در روز عرفه - نهم ذى حجّه - از ظهر تا غروب در این منطقه حضور دارند. در نقلى آمده است كه آدم و حوّا(ع) پس از هبوط از بهشت و آمدن به كره خاكى، در این سرزمین همدیگر را یافتند و به همین دلیل، این منطقه «عرفات» و این روز «عرفه» نام گرفته است. چنین گفته اند كه جبرائیل علیه السلام هنگامی كه مناسك را به ابراهیم می آموخت  ، چون به عرفه رسید به او گفت «عرفت» و او پاسخ داد آری ، لذا به این نام خوانده شد  و نیز گفته اند سبب آن این است كه مردم از این جایگاه به گناه خوداعتراف میكنند و بعضی آن را جهت تحمل صبر و رنجی میدانند كه برای رسیدن به آن باید متحمل شد . چرا كه یكی از معانی «عرف » صبر و شكیبایی و تحمل است .

عرفه، از عیدهاى بزرگ است؛ هر چند عید نامیده نشده است و روزى است كه حق تعالى بندگان خویش را به عبادت و طاعت خود دعوت كرده،سفره جود و احسان خود را براى آنها گسترده است. شیطان دراین روز، از همه اوقات خوارتر وحقیرتر وخشمناك‏تر است.

روایت شده كه حضرت زین‏العابدین(ع) در روز عرفه صداى فقیرى را شنید كه از مردم كمك مى‏خواست. حضرت فرمود: واى بر تو! آیا دست نیاز به سوى غیر خدا دراز مى‏كنى؛ در حالى كه امید مى‏رود در این روز بچه‏هایى كه در شكم مادر هستند، مورد فضل و لطف الهى قرار گیرند و سعادت‏مند گردند؟

 
در روایتى از حضرت صادق(ع) آمده است: «كسى كه در ماه رمضان آمرزیده نگردد تا رمضان آینده آمرزیده نمى‏گردد؛ مگر این كه روز عرفه را درك كند».
 

بهترین عمل در روز عرفه دعا است و در میان روزهاى سال، این روز براى دعا امتیاز ویژه‏اى دارد.


روز عرفه داراى دعاهاى فراوانى است؛ ولى در این میان، دعاى عرفه امام حسین(ع) داراى جایگاه ممتاز،أخص و ویژه است و در واقع، ناب‏ترین و عمیق‏ترین معارف الهى و توحیدى در این دعا، بر زبان سالار شهیدان(ع) جارى گشته است.

عصر روز عرفه امام حسین(ع) با گروهى از خاندان و فرزندان و شیعیان، با نهایت خاكساری و خشوع از خیمه بیرون آمدند و در جانب چپ كوه ایستادند.

امام(ع) چهره مبارك خود را به سوى كعبه گردانید مانند مسكین نیازمندى كه غذا مى‏طلبد، دست‏ها را برابر صورت خود گرفت و دعایش را چنین آغاز كرد:


حمد و سپاس خدايي را سزاست كه تير حتمي قضايش را هيچ سپري نمي شكند و لطف و محبت و هدايتش را هيچ مانعي باز نمي دارد و هيچ آفريده اي به پاي شباهت مخلوقات او نمي رسد.

............ . . حهل و ناداني من و عصيان و گستاخي من تو را باز نداشت از اينكه راهنمايي ام كني به سوي صراط قربتت و موفقم گرداني به آنچه رضا و خوشنودي توست

پس!

هر گاه كه تو را خواندم پاسخم گفتي .

هر چه از تو خواستم عنايتم فرمودي.

هرگاه اطاعتت كردم قدرداني و تشكر كردي.

و هر زمان كه شكرت را بر جا آوردم بر نعمت هايم افزودي.

و اينها همه چيست؟

جز نعمت تمام و كمال و احسان بي پايان تو؟!

............ . . من كدام يك از نعمت هاي تو را مي توانم بشمارم يا حتي به ياد آورم و به خاطر سپارم؟

............ . . خدايا!الطاف خفيه ات و مهرباني هاي پنهاني ات بيشتر و پيشتر از نعمتها ي آشكار توست.

............ .. . خدايا!من را آزرمناك خويش قرار ده آن سان كه انگار ميبينمت.

من را آنگونه حيامند كن كه گويي حضور عزيزت را احساس مي كنم.

خدايا!

من را با تقواي خودت سعادتمند گردان.

و با مركب نافرماني ات به وادي شقاوت و بد بختي ام مكشان.

در قضايت خيرم را بخواه.

و قدرت بركاتت را بر من فرو ريز تا آنجا كه تاخير را در تعجيل هاي تو و تعجيل را در تاخير هاي تو نپسندم.

آنچه را كه پيش مي اندازي دلم هواي تاخيرش را نكند.

و آنچه را كه بازپس مي نهي من را به شكوه و گلايه نكشاند.

............ . .. پروردگار من!

............ . .. من را از هول و هراس هاي دنيا و غم واندوه هاي آخرت رهايي ببخش.

و من را از شر آنان كه در زمين ستم مي كنند در امان بدار.

............ . .. خدايا!

به كه واگذارم مي كني؟

به سوي كه مي فرستي ام؟

به سوي آشنايان و نزديكان؟تا از من ببرند و روي برگردانند.

يا به سوي غريبان و غريبه گان تا گره در ابرو بيافكنند و مرا از خويش برانند؟

يا به سوي آنان كه ضعف مرا مي خواهند و خواري ام را طلب مي كنند؟

............ . .. من به سوي ديگران دست دراز كنم؟در حالي كه خداي من تويي و تويي كارساز و زمامدار من.

............ .. .. اي توشه و توان سختي هايم!

اي همدم تنهايي هايم!

اي فرياد رس غم وغصه هايم!

اي ولي نعمت هايم!

............ . ... اي پشت و پناهم در هجوم بي رحم مشكلات!

اي مونس و مامن و ياورم در كنج عزلت و تنهايي و بي كسي!

اي تنها اميد و پناهگاهم در محاصره ي اندوه و غربت و خستگي!

اي كسي كه هر چه دارم از توست و از كرامت بي انتهاي تو!

............ . .. تو پناهگاه مني!

تو كهف مني!

تو مامن مني!

وقتي كه راه ها و مذهب ها با همه ي فراخي شان مرا به عجز مي كشانند و زمين با همه ي وسعتش بر من
تنگي مي كند و ...........

............ . ... اگرنبود رحمت تو بي ترديد من از هلاك شدگان بودم.

و اگر نبود محبت تو بي شك سقوط و نا بودي تنها پيشروي من ميشد.

............ . ... اي زنده!

اي معناي حيات! زماني كه هيچ زنده اي در وجود نبوده است.

............ .. ... اي آنكه :

با خوبي و احسانش خود را به من نشان داد.

و من با بدي ها و عصيانم در مقابلش ظاهر شدم.

............ . .. . اي آنكه:

در بيماري خواندمش و شفايم داد..

در جهل خواندمش و شناختم عنايت كرد.

در تنهايي صدايش كردم و جمعيتم بخشيد.

در غربت طلبيدمش و به وطن بازم گرداند.

در فقر خواستمش و غنايم بخشيد.

............ من آنم كه بدي كردم ... من آنم كه گناه كردم.

من آنم كه به بدي همت گماشتم..

من آنم كه در جهالت غوطه ور شدم.

من آنم كه غفلت كردم.

من آنم كه پيمان بستم و شكستم.

من آنم كه بد عهدي كردم .....

و ....... اكنون باز گشته ام.

باز آمده ام با كوله باري از گناه و اقرار به گناه.

پس تو در گذر اي خداي من!

ببخش اي آنكه گناه بندگان به او زيان نمي رساند.

اي آنكه از طاعت خلايق بي نياز است و با ياري و پشتيباني و رحمتش مردمان را به انجام كارها ي خوب توفيق
مي دهد.

............ . ... معبود من!

اينك من پيش روي توام و در ميان دست هاي تو.

آقاي من!

بال گسترده و پر شكسته و خوار و دلتنگ و حقير.

نه عذري دارم كه بياورم نه تواني كه ياري بطلبم.

نه ريسماني كه بدان بياويزم.

و نه دليل و برهاني كه بدان متوسل شوم.

چه مي توانم بكنم؟ وقتي كه اين كوله بار زشتي و گناه با من است ؟!

انكار؟!

چگونه و از كجا ممكن است و چه نفعي دارد وقتي كه همه ي اعضا و جوارحم به آنچه كرده ام گواهي مي
دهند؟

............ .. .. خداي من!

خواندمت پاسخم گفتي.

از تو خواستم عطايم كردي.

به سوي تو آمدم آغوش رحمت گشودي.

به تو تكيه كردم نجاتم دادي.

به تو پناه آوردم كفايتم كردي.

خدايا!

از خيمه گاه رحمتت بيرونمان مكن.

از آستان مهرت نوميدمان مساز.

آرزوها و انتظارهايمان را به حرمان مكشان.

از درگاه خويشت ما را مران.

............ . .... اي خداي مهربان!

بر من روزي حلالت را وسعت ببخش.

و جسم و دينم را سلامت بدار.

و خوف و وحشتم را به آرامش و امنيت مبدل كن.

و از آتش جهنم رهايم ساز.

............ . .... خداي من!

اگر آنچه از تو خواسته ام عنايتم فرمايي , محروميت از غير از آن زيان ندارد.

و اگر عطا نكني هر چه عطا جز آن منفعت ندارد.

يا رب! يا رب! يا رب!

............ . .... خداي من!

اين منم و پستي و فرو مايگي ام.

و اين تويي با بزرگي و كرامتت.

از من اين مي سزد و از تو آن ............ ...

.........." چگونه ممكن است به ورطه ي نوميدي بيافتم در حالي كه تو مهربان و صميمي جوياي حال مني."

.......... خداي من!

تو چقدر با من مهرباني با اين جهالت عظيمي كه من بدان مبتلايم!

تو چقدر درگذرنده و بخشنده اي با اين همه كار بد كه من مي كنم و اين همه زشتي كردار كه من دارم..

........... خداي من!

تو چقدر به من نزديكي با اين همه فاصله اي كه من از تو گرفته ام.

....... تو كه اينقدر دلسوز مني! .....

........ خدايا تو كي نبودي كه بودنت دليل بخواهد؟

تو كي غايب بوده اي كه حضورت نشانه بخواهد؟

تو كي پنهان بوده اي كه ظهورت محتاج آيه باشد؟

....... كور باد چشمي كه تو را ناظر خويش نبيند.

كور باد نگاهي كه ديده باني نگاه تو را درنيابد.

بسته باد پنجره اي كه رو به آفتاب ظهور تو گشوده نشود..

و زيانكار باد سوداي بنده اي كه از عشق تو نصيب ندارد..

....... خداي من!

مرا از سيطره ي ذلت بار نفس نجات ده و پيش ازآنكه خاك گور بر اندامم بنشيند از شك وشرك رهايي ام بخش.

........ خداي من!

چگونه نا اميد باشم در حالي كه تو اميد مني!

چگونه سستي بگيرم ,چگونه خواري پذيرم كه تو تكيه گاه مني!

اي آنكه با كمال زيبايي و نورانيت خويش چنان تجلي كرده اي كه عظمتت بر تمامي ما سايه افكنده.

يا رب! يا رب! يا رب

حضرت حجت الاسلام و المسلمین شیخ أبو الهدى نصير كاشف الغطاء www.aleabaa.ir



This project and submit the petition to UNESCO is at the invitation of Samahat Hojat Islam and Muslims Sheikh Abul Huda Naseer Kashef Alghetaa / Scientific Hawza of Holy Najaf


هذا المشروع وتقديم الطلب لليونسكو بدعوة من سماحة حجة الاسلام والمسلمين الشيخ أبو الهدى نصير كاشف الغطاء / الحوزة العلمية في النجف الاشرف


این پروژه و ارائه دادخواست به یونسکو به دعوت از حجت الاسلام والمسلمین شیخ أبو الهدى نصير كاشف الغطاء / مسئول حوزه علمیه نجف اشرف بوده که انشالله خداوند متعال به آبروی حضرت ولیعصر ارواحنا له الفدا این بزگوار رو در پناه خودش حفظ بگرداند به برکت و عظمت صلوات بر محمد و آل محمد


محبین ائمه عصمت و طهارت علیه السلام کوتاهی نکنند و حضور خودشون رو با یک امضاء در سایت ذیل اعلام کنند


الحملة العالمية لتسجيل جنة البقيع كتراث عالمي في منظمة اليونيسكو


کلیک کنید




چه کردی که آمدی بهشت؟ برگرفته از جزء بیست و هفتم قرآن کریم


چه کردی که آمدی بهشت؟ برگرفته از جزء بیست و هفتم قرآن کریم


در ادامه سری مقالات «معارفی از قرآن کریم» در این قسمت به آیاتی از جزء بیست و هفتم قرآن کریم می پردازیم. هدف از این نوشتار طرح چند آیه و بیان گوشه ای از معارف قرآن است به این امید که جان به نور معنا و معنویتش منور کنیم و بیش از پیش کلام خدا را وارد زندگی کرده و آن را نقشه راه خود کنیم.



بهشت

فرزندانی که در بهشت کنار والدین خواهند بود


الَّذِینَ ءَامَنُواْ وَ اتَّبَعَتهُْمْ ذُرِّیَّتهُُم بِإِیمَانٍ أَلحَْقْنَا بهِِمْ ذُرِّیَّتهَُمْ (21- طور)

كسانى كه ایمان آوردند و فرزندانشان [به نوعى‏] در ایمان از آنان پیروى كردند، فرزندانشان را [در بهشت‏] به آنان ملحق مى‏كنیم‏.

یک از نعمتهایی که خدا به بهشتیان داده و موجب سرور آنها می شود وعده ایست که در این آیه آمده است. خداوند متعال در مورد اهل بهشت می فرماید: ما از میان فرزندان مؤمنین، آنهایى را كه در ایمان به خدا به نوعى از ایشان پیروى كردند به آنها ملحق مى‏كنیم. و این كار را بدان جهت مى‏كند كه مومنین خشنود گشته؛ چشمشان روشن شود.(1)

بی تردید این نیز خود یك نعمت بزرگ است كه انسان، فرزندان با ایمان و مورد علاقه‏اش را در بهشت در كنار خود ببیند، و از انس با آنها لذت برد.

 

کدام فرزندان  شخص مومن به او ملحق می شوند؟


در این الحاق تمام فرزندان با ایمان فرد مومن که به نحوی بهره ای از ایمان او برده و در آن مسیر حرکت کرده اند به او ملحق می شوند حتی فرزندانی که از نظر ایمان در مرتبه ای پایین تر قرار دارند.

در این لطفی که خداوند به مومن در بهشت می کند هم فرزندان بالغ دارای ایمان و هم فرزندان نابالغی که در حکم مومن هستند به او ملحق می شوند. (2)

 

چه کردی که آمدی به بهشت؟


وَ أَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلىَ‏ بَعْضٍ یَتَسَاءَلُونَ(25)قَالُواْ إِنَّا كُنَّا قَبْلُ فىِ أَهْلِنَا مُشْفِقِینَ(26)فَمَنَّ اللَّهُ عَلَیْنَا وَ وَقَئنَا عَذَابَ السَّمُومِ(27)إِنَّا كُنَّا مِن قَبْلُ نَدْعُوهُ  إِنَّهُ هُوَ الْبرَُّ الرَّحِیمُ(28- طور)

و بهشتیان به یكدیگر روى مى‏كنند از یکدیگر این سوال را می پرسند که در دنیا چه حالى داشته و چه عملى او را به سوى بهشت كشانیده است؟ در جواب می گویند: ما در دنیا نسبت به خانواده خود اشفاق داشتیم‏ و خدا بر ما منت نهاد و ما را از عذاب مرگبار حفظ كرد و چون او پروردگارى نیكوكار و مهربان بود ما همواره او را مى‏خواندیم‏.

در این آیات، بهشتیان به یکی از مهم ترین عوامل ورودشان به بهشت اشاره می کنند عاملی که به رغم اهمیت فوق العاده اش در رسیدن به سعادت دنیا و آخرت گاه مورد غفلت جدی قرار می گیرد.

ما در دنیا نسبت به خانواده خود اشفاق داشتیم؛ یعنی هم آنان را دوست ‏داشتیم و به سعادت و نجاتشان از مهلکه ها و ضلالت‏ها عنایت داشتیم و هم از اینكه مبادا گرفتار انحراف و تباهی شوند مى‏ترسیدیم؛ به همین منظور به بهترین وجهى با آنان معاشرت مى‏كردیم و از نصیحت و دعوت ایشان به سوى حق چیزی کم نمی گذاشتیم
در این آیات که گزارشی از حال خوش و گفتگوهای شیرین بهشتیان است اهل بهشت از حال و احوال دنیای یکدیگر می پرسند و اینکه در دنیا چه حالى داشته و چه عملى آنها را به سوى بهشت و نعیم الهى كشانده است؟ که در جواب می گویند: «ما نسبت به خانواده مان مشفق بودیم»

«اشفاق» به معناى توجه ای آمیخته با ترس است؛ چون مشفق نسبت به كسى كه به او اشفاق دارد هم محبت دارد و هم مى‏ترسد كه مبادا دامنگیر او شود. این كلمه هر وقت با حرف «مِن» بیاید معناى ترس در آن بیشتر از محبت است و هرگاه که با حرف «فى» همراه شود مانند همین آیه معناى توجه و محبت در آن بیشتر از معنای ترس به ذهن مى‏رسد. پس معناى آیه چنین مى‏شود:

ما در دنیا نسبت به خانواده خود اشفاق داشتیم؛ یعنی هم آنان را دوست ‏داشتیم و به سعادت و نجاتشان از مهلکه ها و ضلالت‏ها عنایت داشتیم و هم از اینكه مبادا گرفتار انحراف و تباهی شوند مى‏ترسیدیم؛ به همین منظور به بهترین وجهى با آنان معاشرت مى‏كردیم و از نصیحت و دعوت ایشان به سوى حق چیزی کم نمی گذاشتیم.(3)

 

از چنین کسانی دوری کن!


فَأَعْرِضْ عَن مَّن تَوَلىَ‏ عَن ذِكْرِنَا وَ لَمْ یُرِدْ إِلَّا الْحَیَوةَ الدُّنْیَا(29- نجم)

از كسانى كه از یاد ما روى گردانده‏اند و جز زندگى دنیا را نخواسته‏اند، روى بگردان.

قرآن

با توجه به آیه قبل و بعد از این آیه دستوری که آیه می دهد این است: این مشركین‏ چون از ذكر ما رویگردان شده و تنها همّ و غمشان زندگى دنیا است و بس؛ علم را رها كرده دنبال ظن را گرفته‏اند و تابع هواى نفس خویش شده اند؛ بنابراین تحلیل، اینها از علوم وحیانی و هدایت بی بهره اند و تنها بهره‏ ایشان از علم؛ منحصر به مسائل مادى دنیوى است، و چون چنین است تو نیز از آنان اعراض كن، براى اینكه ایشان گمراهند.(4)

 

منظور از ذکر در این آیه چیست؟


منظور از «ذكر» در این آیه، یا «قرآن» است كه پیروان حق را به سوى آن هدایت نموده و با ادله قاطع و روشن كه جاى تردید در آنها نیست انسان را به سوى سعادت آخرت كه وراى دنیا است ارشاد مى‏نماید و یا مراد از آن، «یاد خدا» است كه در مقابل غفلت قرار می گیرد و اگر فرموده که از چنین كسى باید اعراض كرد براى لین است که یاد خدا به نحوى كه شایسته ذات متعالیه او باشد؛ یعنى یاد خدا به اسماء و صفاتش، بشر را به سوى حقایقى علمى درباره مبدأ و معاد هدایت مى‏كند كه هیچ جاى تردید در آن باقى نمى‏گذارد.(5)

 

طهارت روح، شرط ورود به باطن قرآن


إِنَّهُ لَقُرْءَانٌ كَرِیمٌ(77)فىِ كِتَابٍ مَّكْنُونٍ(78)لَّا یَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ(79- واقعه)

یقیناً این قرآن، قرآنى است ارجمند و باارزش [كه‏] در كتابى مصون از هر گونه تحریف و دگرگونى [به نام لوح محفوظ جاى دارد.] جز پاك شدگان به آن دسترسى ندارند.

و منظور از «مطهرون» هم كسانى هستند كه خداوند متعال دلهایشان را از هر رجس و پلیدى پاك كرده است. پس مطهرون عبارتند از كسانى كه خداى تعالى دلهایشان را پاك كرده که برترین و بارزترین مصداقشان اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام هستند

در این آیات خداوند متعال ابتدا قرآن را به کریم بودن توصیف کرده و می ستاید. قرآن به طور مطلق كریم و محترم است؛ هم از آن جهت که نزد خداوند كریم است و هم بدین جهت كه صفاتى پسندیده دارد و هم به این جهت كه سود رسان براى خلق است‏.

در آیه بعد مى‏فرماید: قرآن محفوظ و مصون از هر گونه تبدیل و دگرگونى است؛ چون در كتابى است كه آن «لوح محفوظ»(6) است.

جمله «لا یَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ» هم می تواند صفت كتاب مكنون و لوح محفوظ باشد و هم می تواند صفت سومى براى قرآن باشد که در این صورت حکم به ممنوعیت مس قرآن، بدون طهارت و وضو می شود. هر چند این حکم حق است و با سایر ادله فقهی ثابت می شود اما چون در اینجا سخن از تجلیل و بزرگداشت قرآن است پس منظور از مس قرآن نمی تواند دست كشیدن به خطوط آن باشد؛ بلكه منظور از تماس با قرآن، علم به معارف آن است كه جز پاكان خلق، كسى به معارف آن عالم نمى‏شود؛ چون فرموده: قرآن در كتابى مكنون و پنهان است.

و منظور از «مطهرون» هم كسانى هستند كه خداوند متعال دلهایشان را از هر رجس و پلیدى پاك كرده است. پس مطهرون عبارتند از كسانى كه خداى تعالى دلهایشان را پاك كرده که برترین و بارزترین مصداقشان اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام هستند که قرآن بر طهارتشان گواهی داده و می فرماید: « إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَكُمْ تَطْهِیراً(7)».(8)

«لعب‏» به معناى بازى قانونمندى است كه اطفال به منظور رسیدن به غرضى خیالى آن را انجام مى‏دهند. «لهو» به معناى هر عمل سرگرم كننده‏اى است كه انسان را از كارى مهم و حیاتى و وظیفه‏اى واجب باز بدارد


مراحل پنجگانه زندگی دنیایی


إعْلَمُواْ أَنَّمَا الحَْیَاةُ الدُّنْیَا لَعِبٌ وَ لهَْوٌ وَ زِینَةٌ وَ تَفَاخُرُ بَیْنَكُمْ وَ تَكاَثُرٌ فىِ الْأَمْوَالِ وَ الْأَوْلَادِ  كَمَثَلِ غَیْثٍ أَعجَْبَ الْكُفَّارَ نَبَاتُهُ ثمُ‏َّ یهَِیجُ فَترََاهُ مُصْفَرًّا ثمُ‏َّ یَكُونُ حُطَامًا وَ فىِ الاَْخِرَةِ عَذَابٌ شَدِیدٌ وَ مَغْفِرَةٌ مِّنَ اللَّهِ وَ رِضْوَانٌ وَ مَا الحَْیَوةُ الدُّنْیَا إِلَّا مَتَاعُ الْغُرُورِ(20- حدید)

بدانید زندگى دنیا تنها بازى و سرگرمى و تجمّل پرستى و فخرفروشى در میان شما و افزون طلبى در اموال و فرزندان است، همانند بارانى كه محصولش كشاورزان را در شگفتى فرو مى‏برد، سپس خشك مى‏شود بگونه‏اى كه آن را زردرنگ مى‏بینى سپس تبدیل به كاه مى‏شود! و در آخرت، عذاب شدید است یا مغفرت و رضاى الهى و (به هر حال) زندگى دنیا چیزى جز متاع فریب نیست.

«لعب‏» به معناى بازى قانونمندى است كه اطفال به منظور رسیدن به غرضى خیالى آن را انجام مى‏دهند. «لهو» به معناى هر عمل سرگرم كننده‏اى است كه انسان را از كارى مهم و حیاتى و وظیفه‏اى واجب باز بدارد. «زینت» عبارت از آن است كه چیز مرغوبى را ضمیمه چیز دیگرى كنى تا مردم به خاطر زیبایی این مجذوب آن شوند. «تفاخر» به معناى مباهات كردن به حسب و نسب است و «تكاثر در اموال و اولاد» به این معنا است كه شخصى به دیگرى فخر بفروشد كه من مال و فرزند بیشترى دارم.(9)

گاهی بعضى از انسانها شخصیتشان در همان مرحله اول و دوم متوقف می گردد و تا پیرى در فكر بازى و سرگرمى و معركه گیرى هستند و یا در دوران تجمل پرستى متوقف می گردد و ذكر و فكرشان تا دم مرگ فراهم كردن خانه و مركب و لباس زینتى است؛ اینها در حقیقت كودكانى هستند در سن كهولت و پیرانى هستند با روحیه كودك

بعد از ذکر این مراحل که بر زندگی دنیایی حاکم است، حقیقت زندگى دنیا را كه انسان فریب خورده دل به آن مى‏بندد، و چیزى نمى‏گذرد كه به حكم اجبار همه را از كف مى‏دهد، با مثالى که بیانگر فریبندگی ظاهری دنیاست تشریح و بیان مى‏كند.

 

از نکات قابل توجه در این آیه


1. شیخ بهایی(ره) این خصلتهای پنجگانه را ناظر به مراحل زندگی دنیایی و مرتبت به هم می داند.(10)


نخست، دوران كودكى است كه زندگى او غرق در لعب و بازیست. سپس مرحله نوجوانى فرا مى‏رسد و سرگرمى جاى بازى را مى‏گیرد.

زندگی دنیوی

مرحله سوم، مرحله جوانى و عشق و تجمل پرستى است. از این مرحله كه بگذرد مرحله چهارم فرا مى‏رسد و احساس كسب مقام و فخر در انسان زنده مى‏شود و سرانجام به مرحله پنجم مى‏رسد و در این مرحله به فكر افزایش مال و نفرات و جمع ثروت مى‏افتد.

2. گاهی بعضى از انسانها شخصیتشان در همان مرحله اول و دوم متوقف می گردد و تا پیرى در فكر بازى و سرگرمى و معركه گیرى هستند و یا در دوران تجمل پرستى متوقف می گردد و ذكر و فكرشان تا دم مرگ فراهم كردن خانه و مركب و لباس زینتى است؛ اینها در حقیقت كودكانى هستند در سن كهولت و پیرانى هستند با روحیه كودك!(11)

3. البته کسانی که تحت رهنمودهای قرآن و عترت علیهم السلام خود را تربیت کرده باشند، فریب عشوه گری دنیا را نخورده و این مراحل دنیایی نمی تواند آنها را از هدف والایی که به دنبال آنند باز دارد.(12)

 

پی نوشت ها:

(1) المیزان ج19 ص13

(2) المیزان ج19 ص12 ؛ اما تفسیر نمونه، الحاق غیر بالغین را تنها به دلیل احترام پدران بهشتی صحیح می داند و ملاک ایمان را در مورد آنها نمی پذیرد. ج22 ص429

(3) ر.ک به المیزان ج19 ص15

(4) ر.ک به المیزان ج19 ص41

(5)  همان

(6) بَلْ هُوَ قُرْآنٌ مَجِیدٌ فِی لَوْحٍ مَحْفُوظ(بروج 21-22)

(7) آیه 33 سوره احزاب

(8) ر. ک به المیزان ج19 ص137

(9) المیزان ج19 ص164

(10)به نقل از المیزان، همان

(11) نمونه ج23 ص352

(12) رِجالٌ لا تُلْهیهِمْ تِجارَةٌ وَ لا بَیْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَ إِقامِ الصَّلاةِ وَ إیتاءِ الزَّكاةِ یَخافُونَ یَوْماً تَتَقَلَّبُ فیهِ الْقُلُوبُ وَ الْأَبْصارُ (37- نور)



شبهای نیایش مومن شده فوتبال و فوتبال


کاش در این رمضان لایق دیدار شویم/سحرى با نظر لـطـف تو بـیـدار شویم

کاش منت گذارى به سرم مهدى جان/تا که همسفره تو لحظه افطار شویم


سلام. فرا رسیدن ماه مبارک رمضان را به همه کسانی که این ماه با برکت را دوست دارند تبریک

عرض می نمایم و غافل نباشیم که این ماه ، ماه توبه و استغفار و شیطان در بند است. امیدوارم

نهایت استفاده را از این ماه مبارک ببرید و ملتمسین دعا را از دعای خیرتان بی نصیب نگذارید و

این بنده حقیر رانیز فراموش نکنیدکه سخت محتاج دعا وخواستهای معنوی آسمانی تان هستم.

******

در این پست به مـسـئـلـه ای دامن خواهم زد که کمتر مورد توجه عـــوام در شناخت از مفاسد

اققصادی می باشد،این حقیر متحیرم که چرا جوانان و مردم ذهنیت خوبی نسبت به فوتبالیستان

دارند، فوتبالیستانی که درآمد یک ماهشان بیشتر از در آمد هزاران کارگر ایرانی طی چندین سال

است،نمیدانم بعضی مردم چرابا دو دستشان یقه روحانی راگرفتند و در مواجه شدن با کوچکترین

مشکلات اعم ازاقتصادی،فرهنگی،دولتی و..هدفشان سرکوبی روحانیون است،آیاانصاف است که

یک فوتبالیست طی قرار دادی یک ساله یک میلیارد از تیمی دریافت کند که خرج و مـخـارجـش با

هزینه دولت بدست می آید.من نمی دانم که این فوتبالیستان ایرانی آیا واقعاً شایستگی همچین

دست مزد؛خانه ها وهزاران تشکلیلات دیگر را دارند یاخیر؟بی عدالتی سیاست پیشگان در عرصه

اقـتـصـاد گوش فلک را کر کرده است ، یکی نیست بیاید بگوید که بازدهی این همه پول و پاداش و

علاقه مردم نسبت به فوتبال و فوتبالیستان چیست؟بابا اینان مگر چه شاهکاری می کنند که این

همه پول به پایشان می ریزند،اگر بگویم تمام فوتبالیستان ایرانی جمع شوند به اندازه یک تار مو

مسی نمیشوند به حق گفته ام ،از نظر فن و حرفه ای بودن رانمی گویم؛معرفت بازیکنان خارجی

مثل دیدیه دروگبا و ساموئل اتـوئـو را می گویم ؛ با این همه پاداشی که نزد بـاشـگـاه خود دریافت

می کنند ، حد اقل ذره ای از آن را برای رسیدگی به مشکلات فـقـیـران و مسکینان کشور و قـاره

خود می پردازند ، نادان هایی مثل محمد نصرتی و شیث رضایی می آیند به گونه ای شرم آور با

آبروی کشور اسلامی ایران بازی می کنند، به شما گفتند با توپ بازی کنید نه با فرهنگ و دین و

آرمانها.اینگونه فوتبال را میان جهانیان نمایان میکنند؛ چه بازدهی دارند ؟ همین که بی فرهنگی

خود را نمایان می کنند بازدهی شان است؟ این از وضع تیم ملی و این هم از وضع لیگ برتر! ! !

این یک فاجعه است که پولی به جیب گشاد فوتبالیستان ایرانی می رود بیت المال است،شرکت

سپاهان،ذوب آهن،مس و...زیر نظر دولت اند چرا انکار می نماییم که بی انصافی و بی عدالتی در

کشور بی داد می زند؟توجه داشته باشیم باشگاه های خارجی از شـرکـت ها و اسپانـسـر های

خصـوصـی حمایـت می شوند چرا کشورمان باید این طور باشد؟چرا نباید اخـلـاق فوتبالیستان ما

حرفه ای باشد؟تصویر زیر را نگاه کنید:


چقدر ها آرزو دارند یه خودروی شخصی داشته باشن؟

چقدر ها حاضر هستن پایین ترین خودرو زیر پای آنان باشه و در کنار همسرو خانوداه سر افکنده و شرمنده

نباشن؟ولی بعضی ها چی؟  مـاهـی یک بار باماشین چند صدمیلیونی که زیر پایشان است برتری

شان را نسبت به مردم با دور زدن درسواحل دریای خزر و اماکن تفریحی دیگر اینگونه بیان مینمایند،

درصورتی که آن سرشهر کسانی هستند که از فرط گـرسـنـگـی می میرند ، یا مریض هایی که پول

ندارند مداوا بشوند و آنها هم می میرند.

با درنظر گرفتن همه چیز هایی که گفته شد باز دوباره می گوییم و باز هم میگویند و باز هم میشنویم

:فلان بازیکن عجب فوتبالی بازیمی کند...............

می خواهیم بازی نکند فوتبالش بخورد سرش که هیچ بازدهی ندارد،

چند  درصد از اینهمه بازیکن میلیونرو میلیاردر امدن محض رضای خدا یه صندوقی ترتیب بدن و پولشونو خورد کنن

یه تومن دو تومن وام بدن به یه بدبختی از فلاکت که از گرفتاریش نجات پیدا کنه؟

چند درصد بودن؟

چند درصد از این بازیکنها اومدن محض رضای خدا سرپرستی خانواده های بی سرپست رو تحت پوشش قرار بدن

کی میتونه بگه این پولایی که یه بازیکن داره میگیره دست رنج کار اونه؟

دست رنج کار مشخصه،یه کارگر از صبح تا شب عرق میریزه 20 تومن دستمزدشه

آخه از خدا بی خبرای بی دین شوتی چند تومن حساب میکنین؟

اگر به شوت حساب شدنه که دست یه بنارو باید بوسه زد که صبح تا شب اجر میچینه  برات سرپناه میسازه و باید به ازای هر آجری که دست میگیره و پینه به دستاش میزنه باید حقشو بگیره

ایا حق اون بنا که شاید 5000 آجر در روز میچینه و با ساخت ملاتشو اوردن و بردن و مالیدن و چیدنش 100 تومن به ازای هر آجر بگیره که باید 500 هزار تومن دستمزدشه توی فوتبالیست میکنی بهش بدی؟

وای و صد وای که

...

******

پی نوشت : تعجب برانگیز و اسف بار است که کشوری مثل ترکیه ماه مبارک رمضان را  رعایت

کند و کشوری مثل جمهوری اسلامی ایران که کشوری با حکومتی اسلامی است  مراعات نکند.

انجام این کار مستلزم این است که بازیکنان بخاطر حفظ آمادگی بدن خود در تمرینات تیمی روزه

خواری کنند و از سوی دیگر زمینه ای میشود به جای اینکه جوانان بعد از افطار به مسجد وعبادت

بپردازند بروند ورزشگاه..این در صورتی است کشوری که همسایه ما می باشد به دلیل احترام به

این ماه مبارک ازبرگزاری مسابقات دراین ایام جلوگیری کرده است.قضاوت با خودتان! التماس دعا.


مراسم دعای کمیل با یاد حاج حسن مویدی و طفل خردسالش امیر رضا مویدی


مراسم دعای پرفیض کمیل به یاد زنده یاد حجت الاسلام حاج حسن مویدی و فرزند دلبندش امیر رضا مویدی 


سخنران : جناب دکتر آقا تهرانی


زمان: امشب بعد از نماز مغرب و عشا (91/04/15)


مکان: مسجد کاظم بیک


آدرس: بابل-چهار راه شهدا-چهار سوق- هیئت فاطمیون / مسجد کاظم بیک بابل



آشتی کنان مداح هلالی و حاج محمود کریمی



خبر فوری خبر فوری خبر فوری خبر فوری خبر فوری خبر فوری خبر فوری خبر فوری خبر فوری



به لطف خدا و نظر ویژه و مخصوص مادر سادات خانم حضرت زهرا(س) و آقا امیرالمومنین(ع) و اهل بیت بزرگوار ایشان و به نظر مخصوص آقا ابا عبدالله الحسین(ع) و به کوری چشم دشمنان اسلام  و کسانی که چشم دیدن بیرق و پرچم اهل بیت و شیعه را ندارند و پس از سالها فاصله ای که بین مادحین و ذاکرین اهل بیت خصوصا حاج عبدالرضا هلالی و حاج محمود کریمی افتاده بود در سالروز ولادت یگانه منجی عالم بشریت، آخرین سلاله پاک فاطمی،امیر کل جهان،قطب عالم امکان، حضرت حجت ابن الحسن العسکری ( روحی و ارواحناه لتراب المقدمه الفداه) مراسم جشن با شکوه و شادی برگزار می شود.


سخنران: حجت الاسلام شیخ محسن الهی
مدیحه سرایی توسط: حاج محمود کریمی، حاج سید مجید بنی فاطمه و حاج عبدالرضا هلالی
زمان: جمعه شانزدهم تیر ماه - ساعت 21
 آدرس: تهران- خیابان 17 شهریور- میدان خراسان - حسینیه امام موسی ابن جعفر(ع)

مراسم ختم حاج حسن مویدی

بسم الله الرحمن الرحیم


از طرف کلیه دوستان و برادران هیئتی این ضایعه عظیم را خدمت جضرت حجه الاسلام حاج علی مویدی پدر بزرگوار آن مرحوم و به برادران آن عزیز از دست رفته طلبه های گرامی جناب آقایان محسن و مصطفی  مویدی و همیچنین حسین اقای عزیز و در راس آنها همسر محترمه آن مرحوم که داغ شوهر و فرزند عزیزش را دارد و تمام خانواده های وابسته به آن مرحوم تسلیت و تهنیت عرض نموده و از خداوند منان برای این خانواده محترم صبر بزرگی را از خداوند متعال خواستاریم

انشالله این دو عزیز از دست رفته همین الان سر سفره با برکت آقا رسول الله و ائمه اطهار علیها سلام مهمان باشند به برکت و عظمت صلوات بر محمدو ال محمد(ص)


به همین مناسبت:


مراسم ختم طلبه بسیجی حجه الاسلام حاج حسن مویدی فرزند حجه الاسلام استاد حاج علی مویدی و نوه خردسالش امیر رضا مویدی به شرح ذیل می باشد



1- مراسم سوم آن بزرگواران امشب 91/04/13 پس از نماز مغرب و عشا در مدرسه خاتم الانبیا (صدر) بابل



2- شب جمعه مورخه 91/04/15 در مسجد کاظم بیک بابل با برگزاری دعای پرفیض کمیل




3- روز جمعه ساعت 10صبح الی 12 ظهر واقع در مسجد کاظم بیک بابل



4- مراسم هفتم آن طلبه بسیجی روز جمعه ساعت 6 عصر در کنار مزار شریفش واقع در آرامگاه معتمدی بابل برگزار میشود



حضور روحانیون محترم بسیجیان فدایی رهبر ،دلاورمردان جانبازان و ایثار گران عزیز و همه محبان اهلبیت عصمت و طهارت علیه السلام را به دیده منت ارج می نهیم

خداوند جزای خیر عطا بفرماید به برکت و عظمت صلوات بر محمد و آل محمد


اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم




مراسم تشییع پیکر حاج حسن مویدی


من مات علی حب آل محمد مات شهیدا


به اطلاع عموم طلاب معظم بسیجیان رزمندگان ایثارگران می رساند


وداع با پیکر طلبه بسیجی حاج حسن مویدی امشب بعد از نماز عشا در مسجد کاظم بیک بابل


مراسم تشییع پیکر طلبه بسیجی حاج حسن مویدی و فرزندش امیر رضا مویدی فردا دوشنبه 91/04/12ساعت 16:30 از مسجد کاظم بیک بابل برگزار می شود.





رحلت جانگداز و نابه هنگام حجت الاسلام حاج حسن مویدی

انا لله و انا الیه راجعون


اعظم الله اجورنا و اجورکم فی هذه المصیبة


مصیبتی عظیم شهر بابل را سیه پوش کرد



عجب رسمیه رسم زمونه


در شامگاه روز جمعه حوالی ساعت 7 عصر خبر ناگواری در شهر بابل طنین افکن شد


مسافر اخیر حج اکبر

درست است

خبر ازحاج حسن بود

به اتفاق خانواده

به سمت مشهد مقدس

به پا بوس آقا امام رضا ع

گویا جهت تبلیغ

سانحه

تصادف

دلخراش

واقعا نابه هنگام

آه

گریه

شیون

زاری

آری :

آری تقدیر چنین بود که گلچین روزگار دو دسته گل را از میان باغستان جدا کرد و به سوی خود رهسپار نمود


حجت الاسلام حاج حسن مویدی فرزند برومند حضرت حجت الاسلام والمسلمین حاج علی مویدی بهمراه طفل خردسالش به ملکوت اعلا پیوست


خداوند متعال از سر لطف و رحمتش به خانواده آن مرحوم ،همسر مکرمه حاج حسن مویدی که در حال حاضر در بیمارستان بستری هستند و طبعا بی خبر از ماجرا می باشند صبر عظیم عنایت بفرماید به برکت و عظمت صلوات بر محمد و آل محمد 

انشالله زمان تشییع پیکر آن عزیز حتما در همین وب سایت اطلاع رسانی خواهد شد



نرم افزار پلاگین پلایر فایرفاکس و اینترنت اکسپلورر


با سلام احترام خدمت کاربر گرامی

برای اجرای پلایر ابتدا نرم افزار ذیل را دانلود کرده و حتما قبل از نصب مرورگر خود را ببندید،فراموش نکنین که با نبستن دچار مشکل خواهید شد.

شایان ذکر است با توجه به اینکه این امکان وجود دارد که شرکت adobe سری جدید نرم افزار پلاگین در اختیار کاربران قرار دهد این احتمال طبیعی است که این نرم افزار کار نکند ،در هر صورت سعی ما بر این است بروز رسانی داشته باشیم و کاربران محترم حتما در جایگاه نظرات در مورد این پلایر برای ما پیامی مبنی بر کار کرد این پلایر ارسال کنند تا متوجه شویم تا چه وقت از کار می افتد و مجددا پلایر دیگری قرار دهیم.

با تشکر فراوان

آخرین بروز رسانی 18 خرداد ماه 1391




دانلود نرم افزار پلاگین پلایر با حجم 262 کیلو بایت




دانلود نرم افزار فلش پلایر با حجم 2494 کیلو بایت




کاربر محترم حتما پس از دانلود نرم افزار،و قبل از خارج کردن آن از حالت فشرده حجم فایل دانلود را با حجمی که در اینجا عنوان کردیم چکاب کنید،به جهت اینکه اگر باهم توازن نداشته باشن  طبعا ان نرم افزار نباید کار کند ،لذا مقایسه کنید

(بسیاری از کاربران ایمیل میزدند که نرم افزار را دانلود کرده اما قابل استفاده نیست که پس از تحقیق به این امر دست پیدا کردیم که در دانلود دچار مشکل بودند ،به علت حجم بسیار کم نرم افزار،لذا به موارد فوق دقت کنین.




مجری طنز پرداز شبکه فرقه ضاله وصال


نظر شما در مورد شخصیت مجری طنز پرداز شبکه ضاله وصال چیست ؟

چیه؟چرا میخندی؟

آها چون داره خودشو میخارونه؟



بابا این ملازاده یه پا دلقکه واسه خودش

حالا فقط یه چی میگم برید تو  tv دقت کنید

ببینید!تو پنج دقیقه چقدر اون تن و بدنشو چنگ میزنه میخارونه...

انگاری کک به جونش افتاده...

ملازاده !! بابا نظافتم جزیی از ایمانه وا



دوست عزیز : که اومدی تو این صفجه از ویلاگ ، جون عزیزت بدون نظر نرو
این قیافه رو که دیدی؟ نظرتو بگو برو




بعضی از نظرات دوستان

 

برادر محسن میگه:

آقا چرا به یه آدم فرهنگی توهین می کنید
ایشون مدتهاست هر شب باعث شادی میلیونها بیننده در سراسر جهان می شه
بذار حالشو کنیم بابا
بازم خدا رو شکر که دشمنان اهل بیت از حمقا هستن



 برادر رضا میگه:

جناب خادم

آقا از کدوم شخصیت صحبت میکنید؟

ما که در ایشون جز بی شخصیتی چیزی ندیدیم .

آخه اینکه همش دهنش فحشه؟

حتما مزاح فرمودید جناب خادم درسته ؟!


برادر احمد میگه:

با سلام

شبکه وهابی المستقله عربی که در اون،چه حضوری و چه تلفنی،

علمایی از فرقه مختلف دور هم می نشینن و مناظره می کنند،

چند وقت پیش یک عالم وهابی از خود عربستان زنگ زد(اتفاقا

بحث همین ملازاده هم کشید وسط)و گفت:

و اما ملازاده،آیا می دانید چرا اینقدر چهره او،قبیح و زشت هست؟!مجری گفت

چطور؟ اون عالم گفت:چون به قدری قلب او زشت و قبیح هست

که خداوند چهره او را هم مثل قلب او قرار داده هست.این شخص،

باعث ناامنی در کشور ما هم شده و تمام وجود او را بغض و کینه و

دشمنی فرار گرفته است(خنده مجری و کارشناسان دیگر)....این کلیپ،

چندی پیش از شبکه ولایت و برنامه کلمه طیبه پخش شد.


در ضمن بنده یک ایمیل به این شخص فرستادم(در برنامه زنده) و

یک سوالی طرح کردم که پاسخ جالبی داده که دعوت می کنم

آنرا بخوانید
یا علی

واحد کنترل:

دوستان عزیز پیشنهاد میکنم حتما بخونید جالبه در قسمت

نظرات تشریف ببرین ضمن اظهار نظراتتون لینک برادر احمد رو هم ملاحظه بفرمایید.




خب حالا بیا کلیک بزن ببینم نظر شما چیه؟





سنگرهای کمین دشمن در وبلاگ‌های زنانه


سنگرهای کمین دشمن در وبلاگ‌های زنانه

مشرق، دشمن در فضای مجازی(اینترنت) جدا از طرح هایی که برای مدیریت کلیک کاربران حاضر در کشورهای مختلف خود اجرا می کند، تلاش مهمتری را نیز صورت می دهد. آن تلاش مهمتر، تولید مفهوم و محتوا در فضای وب است.
البته باید به این توجه داشت که محتوا و مفاهیمی که دشمن در فضای وب برای هجمه های نرم خود تدارک می بیند لزوما مشخصاتی شبیه یک درس در کتاب مدرسه را ندارد. به سخن دیگر در نگاه معمولی در یک وبگردی شاید نتوان به ماهیت سمی که با این مفاهیم میکس شده است پی برد.

این مفاهیم حتی تا آن اندازه می توانند در نقاب و استتار به ما عرضه شوند که گاهی آنها را از جانب دور و بری ها و افرادی که می شناسیم و یا شاید هموطنان نیز می خوانیم و می شنویم اما شاید خطر واقعی آنها به دلیل استتار یاد شده درک نشود.
در این میان، به این نکته نیز باید اشاره کرد که دشمن برای طرح مفاهیمش (چه از جانب خود و چه از جانب کسانی که به مسخ او در آمده اند) نیاز به ابزار دارد. که باید در اینجا از "وبلاگ ها" و "رسانه های اجتماعی" مثل توییتر و فیس بوک بعنوان یکی از اصلی‌ترین زمین های بازی دشمن نام برد.

کمین دشمن در پشت وبلاگ های مشکوک

طی سه سال اخیر، در فضای وبلاگ های ایرانی، صفحاتی جسته و گریخته یافت می‌شوند که تحلیل محتوای آنها مفهومی به نام "حیا زدایی" و "قبح زدایی" را به ذهن خطور می دهند.
به این جمله که در یکی از این وبلاگ ها نوشته شده است دقت کنید:" من و "پ"(مرد) رفتیم جلوی عرشه کشتی وایسادیم و هی ادای جک و رز رو درآوردیم و هی جلف بازی کردیم و هی خندیدیم ولی بعد که رومونو برگردوندیم دیدیم اِ اِ اِ اِ، پشت سرمون، کاپیتان و دستایاراش توی اتاق شیشه ای نشستند و ما رو می دیدند... هر زمان که اراده می کردم می تونستم "پ" رو ببوسم..."

و یا این جمله: "برداشت بد نکنید... دلم می‏خواست یک جایی مثل *بار*های بلاد کفر بودم، برای یک بار هم که شده آنقدر مست می‏کردم که لایعقل شوم و دستم را یک جوان چهارشانه و زیبای ایتالیایی بگیرد و بی‏پروا برقصم... و نگران اینکه چقدر می‏شناسمش و می‏شناستم و *قضاوت‏ها* نباشم!... باید تجربه کرد رقص در مستی را...و شکار زیبایی‏ها بدون "هرزگی" را...! برداشت بد نکنید... من یک (زن) آدم معمولیم که دلش می‏خواست نقابش را بردارد!"

از این قبیل جمله ها، امروزِ روز در برخی از وبلاگ های مشکوک ایرانی به وفور یافت می شوند. جالب آنکه نویسنده یا نویسندگان این وبلاگ ها عموماً یک زن معرفی می شوند.

محتوای یکسان وبلاگ های مشکوک

تحلیل محتوای این قبیل وبلاگها یک نکته مهم دیگر را نیز به ما می گوید. داستان عموم آنها، در ظاهر، روزمرگی ها و درونیات یک زن است که بی هیچ تقیّدی، از احساسات و شهوات خود سخن می گوید.

"استفاده ابزاری از زنان" و "طرح کردن آنها به عنوان مسئله اصلی و تنها مسئله مهم یک جامعه"، معنایی است که البته باید دانست اندیشکده های استکبار جهانی نیز در مقولاتی مثل هالیوود، دیپلماسی زیبایی! و ... به خوبی از آن استفاده می کنند. در واقع، استفاده از جذابیت های زنانه برای پیشبرد مقاصد نرم دشمن، سابقه ای به درازای تاریخ دارد.

همه ما حتما از آنچه که بر اندلس و جوانان جنگجوی مسلمان حاضر در این کشور گذشت با خبریم. اینکه چگونه اسقف مسیحیان قبایل مسیحی، از اعانه‌های کلیسا برای صدور دخترکان مسیحی به داخل جامعه مسلمان اندلس استفاده می کرد و دست آخر نیز پس از گذشت چند دهه توانست با این هجمه نرم، اندلس را از چنگ مسلمانان برباید. مسئله ای که البته مقام معظم رهبری نیز سال ها قبل با عبارت "اندلسیزه کردن" جامعه ایران، درباره آن هشدار داده بودند. جملات زیر را از چند وبلاگ دیگر با مضامین مشابهی که در بالا به آنها اشاره شد نیز بخوانید. نویسنده تمام این جملات یک زن معرفی شده است:

***بلند میشی تلویزیون رو روشن میکنی خدا رو شکر همه کانالهای تلویزیون وصل شده به حوزه ی علمیه.! همه شبکه های ایران رو زیر و رو میکنی همینجوری که به کلکسیون روحانیون نگاه میکنی پیش خودت فکر میکنی اگه صدا و سیمای محترم یه روحانی خوش پوش و خوش سیما رو میاورد واسه برنامه اش موفق تر نبود آیا؟

***"م" این روزها و شبها فقط فوتبال میبینه و اخبار و روزنامه و اینترنت منم کمتر پیش میاد چیزی بگم. خوب دوس داره دیگه وقتی میاد سریع میره پای اینترنت برای فوتبال، گرچه بعضی اوقات دلم میگیره و دوس دارم فقط با من باشه. اما خوب علاقه اشه دیگه چه میشه کرد، منم براش چایی و میوه میارم تا وقتی فوت میبینه بخوره

*** شهریور ماه هم حسابی هوای منو داره و بهم همیشه حال میده.شهریور به دنیا اومدم، شهریور دانشگاه قبول شدم، شهریور استخدام شدم، شهریور ازدواج کردم، شهریور دوباره دانشگاه قبول شدم، شهریور طلاق گرفتم...

*** از دین زدایی تا عادی جلوه دادن روابط سرد درون خانواده

محتوای این وبلاگ های همسان که عموما سابقه ای بین دو تا سه ساله دارند مقولات خطرناکی مثل سست نشان دادن بنیان خانواده، معمولی نشان دادن رخدادهایی مثل سردی روابط زن و شوهر، طلاق و ... است. این در حالی است که باید به این مفاهیم روتین حاضر در این وبلاگ ها، مقولاتی مثل دین زدایی، حمله به خصلت های یک زن مسلمان و ترویج باورهای فمینیستی را نیز افزود.

نکته تأمل برانگیز دیگری که بلااستثنا در تمام این وبلاگ ها یافت می شود، تأکید بر نبودن و بی اهمیتی خدا و دین است. باید به این مسئله توجه کرد که در قاموس قدرت نرم، وقتی یک نفر درباره یک مقوله مهم و تأثیرگذار، هیچ سخنی نمی گوید و حتی کنایه هم به آن نمی زند، یعنی اینکه اساسا قصد دارد منکر آن باشد.نویسندگان هیچ یک از وبلاگ هایی که ما در آنها جستجو کرده ایم، هیچ اشاره ای به مفهومی به نام دین ندارند. و این مسئله را باید بر عمق خطری که احتمالا این وبلاگ ها به عمد ایجاد کرده اند، افزود.

مجددا باید تأکید کرد موج جدید این وبلاگ های عموماً پرمخاطب و پر بازدید!، که محتوا، مفاهیم و سبک نوشتاری یکسانی دارند، از سال 87، در کشور آغاز شده و همچنین تأکید فراوانی بر باورهای فمینیستی و حیازدایی دارند.
در واقع باید دانست که دشمن در هجوم نرم، به هیچ وجه نه تیری شلیک خواهد کرد و نه تروری را صورت خواهد داد. نکته اما آن است که او با تولید مفهوم کاری می کند که شاید اثر آن از ده ها ترور و حمله نظامی سنگینتر و مانا تر باشد.


شاهین نجفی لعنت الله علیه و اقدامات صورت گرفته برای این مهدورالدم


در حدیثی پیامبر خدا(ص) می فرمایند: اى على! هر که مرا و تو را و امامان از نسل تو را دوست دارد پس خدا را بر حلال‏ زادگی ‏خود سپاس‏ گوید؛ زیرا ما را دوست ندارد، مگر حلال‏ زاده و ما را دشمن ندارد، مگر حرام زاده.



خبر هایی از گوشه و کنار به گوش می رسد که شاهین نجفی توسط فرد ناشناسی مورد حمله قرار گرفته است .

http://www.iusnews.ir/userfiles/images/it/1391/shahin-najafi%20%286%29.jpg

 

شاهین نجفی خواننده ملعون که مدتی است به خارج از کشور گریخته است در تازه ترین اثرش هتاکانه مقام شامخ ائمه را مورد جسارت قرار داده و با بیان الفاظی رکیک که از بیان آن معذوریم قلب همه دوست داران اهل بیت را جریحه دار کرده است.


جایزه 100.000 دلاری شیعه آنلاین برای کشتن خواننده ایرانی موهن
در پی انتشار این آهنگ توهین آمیز، حضرت آیت الله شیخ «لطف الله صافی گلپایگانی» و آیه الله شیخ «ناصر مکارم شیرازی» از مراجع عظام تقلید شیعه، با صدور فتاوایی حکم جسارت کنندگان به امام هادی (ع) را اعلام کردند.
بر همین اساس حضرت آیت الله صافی گلپایگانی در پاسخ به استفتائی در مورد توهین به ائمه و به ویژه امام هادی علیه السلام، فرمود: چنانچه اهانت و جسارت به حضرت نموده باشد مرتدند. والله العالم
در همین حال پایگاه خبری شیعه آنلاین نیز برای کشتن «شاهین نجفی» مبلغ 100 هزار دلار جایزه تعیین کرده است.
از حضرت آیه الله مکارم شیرازی نیز دو استفتاء متفاوت منتشر شد که در یکی از آنها ایشان فرمود: هرگونه اهانت به مقام شامخ امامان معصوم (علیهم السلام) و توهین آشکار به آنها اگر توسط فرد مسلمانی صورت گیرد موجب ارتداد است و اگر توسط غیر مسلمانی باشد داخل در عنوان سابّ النبی(صلی الله علیه وآله) است.
تصویر استفتاء دیگری از حضرت آیه الله مکارم شیرازی


اعطای پناهندگی رژیم صهیونیستی به 'شاهین نجفی'خواننده 'هتاک' به زودی به سرزمین‌ های اشغالی سفر می کند
رادیو اسرائیل روزهای گذشته از انتقال "شاهین نجفی " خواننده مرتد ایرانی به محلی نامعلوم در غرب آلمان خبر داد .
به گزارش خبرنگار سیاسی "محدوده"، رادیو اسرائیل ضمن حمایت گسترده از حرکت توهین آمیز خواننده رپ ایرانی نسبت به مقدسات شیعه ، صدور حکم ارتداد وی توسط مراجع تقلید را حرکتی افراطی خواند و از انتقال وی به محلی نا معلوم در غرب آلمان خبر داد .

 "منوشه امیر" که ظاهرا از حرکت ضد شیعی شاهین نجفی ، خواننده شیطان پرست مقیم آلمان بسیار خشنود شده بود ، آمادگی خود را برای پذیرایی گسترده از وی در "اورشلیم" اعلام کرد .
 بعد از اعلام حکم ارتداد شاهین نجفی توسط برخی از مراجع و ناراحتی شدید شیعیان از بی حرمتی وی به ائمه معصومین (ع) ، پلیس آلمان برای حفاظت از جان این خواننده رپ ، وی را به محلی نامعلوم در غرب آلمان منتقل ساخته که به نظر می رسد با توجه به حمایت های گسترده سران رژیم صهیونیستی از وی ، نجفی به اسرائیل منتقل شود .

اولین حمله به جان شاهین نجفی خواننده مرتد

خبر هایی از گوشه و کنار به گوش می رسد که  شاهین نجفی توسط فرد ناشناسی مورد حمله قرار گرفته است . البته این خبر  هنوز به تائید هیچ خبرگزاری مستقل رسمی نرسیده است.

برای سر این خواننده مبلغ ۱۰۰ هزار دلار جایزه تعیین شده است.

روزهای گذشته شاهد این بودیم که شاهین نجفی با بی بی سی مصاحبه ای داشت که در آن اشاره ای به مکان شاهین نجفی نشده بود و دلیل این امر را حفاظت از این خواننده عنوان کرده بود. (فیلم آن در پایین برای دانلود آمده است)

خبر های رسیده حاکی است شاهین نجفی از آلمان که در آن سکونت داشته است به شهری در سوئد به نام گوتنبورگ فرار کرده است ، که در این شهر مورد حمله با چاقو قرار گرفته است البته در این حادثه شاهین نجفی صدمه نمی بیند و فقط از ناحیه شانه راستش به صورت سطحی جراحت بر میدارد

در ضمن ضارب نیز موفق به فرار شده است و پلیس سوئد در جستجو این فرد می باشد.

شاهین نجفی بعد از این حادثه به مکان نامعلومی  منتقل شده است.

از این به بعد شاهین نجفی باید همانند سلمان رشدی قید خوردن یه فنجان قهوه به تنهایی در کافه های شهر را بزند و هر لحظه آماده مرگ باشد.



اعلام آمادگی عبدالرضا هلالی، از مداحان کشور برای اقدام علیه شاهین نجفی

در چند روز گذشته بیانیه ای از سوی هیئت الرضا منسوب به عبدالرضا هلالی در برخی خبرگزاری ها و سایت ها قرار گرفت مبنی بر محکومیت توهین به مقدسات و ذوات معصومین. پس از این بیانیه سوالاتی از او شد که در ادامه می آید:
جناب آقای هلالی غیر از انتشار بیانیه کار دیگری هم صورت داده اید؟

بله، غیر از انتشار بیانیه تیمی از دوستان مسئول پیگیری فتاوای مراجع عظام تقلید در این موضوع شدند که از طرق مختلف و با ارائه ادله و مستندات نظر مراجع محترم لحاظ بشود چون همه دوستان اهل بیت علی الخصوص هیئتی ها در این موارد جلوتر از مراجع حرکت نمی کنند و علی رغم تعصب به حق و انقلابی در مسیر فتاوای عزیزان حرکت می کنند. در بخش اینترنتی هم اقداماتی صورت گرفته اعم از گزارش سایت های منتشر کننده جهت فیلترینگ، تغییر رنگ قالب های وبلاگ و سایت های مذهبی -طراحی پوستر- تشکیل کمپین در فضاهای مجازی جهت محکومیت و ارائه ادله و پاسخ های روشن در خصوص مذموم بودن توهین به مقدسات و انتشار فضائل امام هادی از قبیل احادیث و سخنان امام همام و تبیین زیارت جامعه کبیره و پرداختن به معانی و مفاهیم این زیارت عظیم که در حقیقت منشور امام شناسی و دشمن شناسی است که وهابیت با آگاهی از این تاثیر اقدام به توهین به امام هادی نموده که این زیارت منصوب به حضرته..


سوال: در بخشی از بیانیه تان آمده که منتظر کسب تکلیف از مراجع هستید و در صورت اعلام نظر مراجع اقدامی در خور و شایسته انجام خواهید داد. اگر ممکن هست بیشتر توضیح بدهید.


در این خصوص بحمدلله پس از کسب اولین فتوا که از سوی حضرت آیت ا.. صافی انجام شد و با کسب اجازه از بزرگترها علی الخصوص حاج آقا منصور ارضی اقدام به انجام حکم در مورد این اشخاص خواهیم نمود... چه خواننده این متن و چه طراح... جالبه بدونید دوستان اهل بیت که از کشورهای اروپایی بیننده مراسمات هیئت از طریق سایت هستن به طور خودجوش و پس از دیدن بیانیه با هیات تماس گرفته و اعلام کردند که حاضر به اعلام محل فعالیت و سکونت این فرد هستند. ضمنا جایزه صد هزار دلاری هم که در نظر گرفته شده به قوت خود باقیست و این اطمینان را خواهیم داد که در این موضوع با احدی تعارف نداریم.

یادآوری می کنم که بیداری امت اسلام در این برهه بسیار مهمه و در حقیقت دستگاه تبلیغی استکبار در پی مظلوم نمایی هستند و در فاصله همین چند روز با برپایی مصاحبه هایی خواهان توجیه این کارند. عجیب تر اینکه در این مصاحبه ها فرد خاطی با جسارت تمام ادعا نموده که آگاهانه خواستار تابو شکنی بوده غافل از اینکه مقدسات شیعیان تابو نیست و نوریست که هرگز خاموش نخواهد شد.

سوال: در پایان اگر صحبت خاصی دارید بفرمایید.
از نظر من در حال حاضر پرداختن به سخنان ائمه معصوم و ترویج فرهنگ و سخنان ایشان علی الخصوص امام علی النقی(ع) آنهم در فضای سایبری از اهم وظایفه. همچنین با توجه به مناسبت های پیش رو چون میلاد امیرالمومنین بعنوان اولین ولی و امام شیعیان؛ شهادت خانم حضرت زینب(س) که بار سنگین ولایت را در مقطع کوتاه اما حساس عاشورا برعهده داشتند و رحلت جانگداز امام راحل و آغاز ولایت و رهبری حضرت آیت الله خامنه ای می بایست تلاش مضاعفی صورت بگیره تا بیش از پیش به تکریم جایگاه ولایت بپردازیم و نقش والای ولایت رو تبیین نماییم.


تعیین پاداش مردمی برای اجرای حکم ارتداد شاهین نجفی

جمعی از اقشار مختلف مردمی ضمن حمایت از صدور حکم ارتداد برای توهین کننده به امام هادی(ع) پاداشی را به منظور اجرای این حکم در نظر گرفتند.


به گزارش«محدوده»،به دنبال جسارت شاهین نجفی،( خواننده رپ) به امام هادی (ع) که موجب صدور حکم ارتداد برای وی گردید،جمعی از اقشار مختلف مردم ضمن حمایت از صدور این حکم بر اجرای هر چه سریعتر آن تاکید کردند.

HEARTS & MINDS OF HACKERS


این افراد ضمن تماس های مختلف اهانت به مکتب شیعه را نشانه اسلام ستیزی غرب عنوان کرده و تصریح کردند با اقدام عاجل در این زمینه باید پاسخ محکمی به این رویه خطرناک داده شود.

http://www.iusnews.ir/userfiles/images/it/1391/shahin-najafi%20%287%29.jpg

http://www.iusnews.ir/userfiles/images/it/1391/shahin-najafi%20%283%29.jpg

http://www.iusnews.ir/userfiles/images/it/1391/shahin-najafi%20%282%29.jpg

http://www.iusnews.ir/userfiles/images/it/1391/shahin-najafi%20%281%29.jpg

http://up.vatandownload.com/images/z1ncoukau066pdjh2.jpg

اعلامیه ارتداد و مرگ شاهین نجفی

کاربر محترم: شرط شرعی


برای دریافت اعلامیه ملعون رذل در سایز اصلی می توانید اینجا رو کلیک کنید

نشر آن به هر دلیلی بلامانع، منتها از دستکاری و حذف ادرس های ذیل آن خودداری کنید


شفاعته یا پارتی بازی؟کدومشه؟

آیا شفاعت کردن نوعی پارتی بازی محسوب میشود؟

اگر به افرادى بدون هیچ گونه شایستگى بى جهت کمک شود و بر دیگران مقدم شوند، این کار نوعى تبعیض ناروا و تشویق مردم به گناه و تأمین دادن به آنها در برابر جنایات است.

گاهى تصور مى‌شود که شفاعت نوعى پارتى بازى  و وسیله تراشى براى به هم زدن قوانین است و نتیجه آن، به دست آوردن موقعیت ها، بدون شایستگى لازم است.

به طور اجمال باید توجه نمود که شفاعت از اصول مسلم اسلام است و هر کس که آشنایى مختصرى با قرآن و احادیث اسلامى و عقاید مسلمانان جهان در تمام اعصار و قرون داشته باشد مى‌داند که نوید شفاعت به افرادى که شایستگى شفاعت را دارند، مطلبى است قطعى و آن چنان نیست که بتوان درباره آن شک و تردید به خود راه داد.

معناى لغوى و اصطلاحى شفاعت

حضرت آیت الله جعفر سبحانی در کتاب خود با عنوان"دوست نماها" در توضیحی درباره شفاعت می‌گوید:
شفاعت در لغت، به معناى «ضمیمه کردن چیزى به چیز دیگر و جفت نمودن آن» است و در اصطلاح مذهبى، یعنى کمک اولیاى خدا (پیامبران، امامان و مردم صالح و درست کار) به افرادى که در طول زندگى، مرتکب لغزش هایى شده اند. البته کمک به نجات افراد گنهکار، دو صورت دارد: یک شکل آن، به اصطلاح پارتى بازى و ظلم و ستم و تبعیض نارواست و شکل دیگر آن، یک نوع درس تربیت، روزنه امید و وسیله تکامل.


اگر به افرادى بدون هیچ گونه شایستگى بى جهت کمک شود و بر دیگران مقدم شوند، این کار نوعى تبعیض ناروا و تشویق مردم به گناه و تأمین دادن به آنها در برابر جنایات است؟

این همان شفاعت غلط و ناروایى است که باید گفت جنایت کاران و گنه کاران را جسور و جرى مى‌سازد و امید به چنین شفاعت پندارى، سبب مى‌شود افراد مجرم از انجام دادن هیچ جنایتى کوتاهى نکنند. مسلماً هدف آیات، این نوع شفاعت نیست که عقل و خرد آن را محکوم مى کند.

ولى اگر بعضى از گنه کاران، به دلیل پیوندهاى معنوى که با خدا داشتند و به سبب ارتباط ایمانى که با اولیاى پروردگار برقرار ساخته بودند، مورد کمک شفیعان در روز رستاخیز قرار گیرند، در این صورت نوید شفاعت نه تنها موجب تشویق و مستلزم تبعیض ناروا نیست، بلکه عین عدالت و وسیله تربیت و بازگشت افراد گنه کار از نیمه راه است.

توضیح این که، همان طور که قرآن مجید بیان مى کند: شفاعت اولیاى خدا منوط به اذن پروردگار جهان است و تا اجازه خدا نباشد هیچ کس نمى تواند شفاعت نماید. ناگفته پیداست که اذن خدا بى جهت و بدون حکمت نخواهد بود و اذن خدا شامل حال کسانى مى شود که براى عفو و اغماض شایستگى دارند و اگر در طول زندگى، لغزش و گناهى داشتند، به مرحله پرده درى و طغیان نرسیده و اگر رابطه خود را در بعضى از جهات ضعیف کرده اند، به کلى آن را از بین نبرده اند. این چنین افراد که پیوندهاى گوناگون خود را با حق و حقیقت نگسسته اند، مشمول و شایسته شفاعت مى شوند.

نوید شفاعت با این شرط، خود هشدارى است به افرادى که گاهى مرتکب گناه مى‌شوند تا به هوش باشند و هر چه زودتر از ادامه گناه بازگردند و همه پیوندها را نگسلند و پرده ها را ندرند و از شعاع شفاعت دور نگردند، که در غیر این صورت، راه نجاتى براى آنان نخواهد بود.

همین احساس و توجه، در بازگشت افراد گنه کار به راه حق و تجدید نظر در برنامه هاى غلط تأثیر مى گذارد و در حقیقت روزنه امیدى براى پاک ساختن برنامه زندگى از نقاط تاریک محسوب مى شود.

شفاعت درباره افراد لایق و شایسته ، جز روزنه امید براى امکان تجدید حیات دینى و اخلاقى چیز دیگرى نیست و مخصوص کسانى است که روابط خود را با خدا و اولیاى دین حفظ کرده اند، ولى کسى که داراى اعمال نیک نبوده و از ایمان به خدا بهره نداشته باشد و عمرى را در گناه و فساد به سر برده است، هرگز مشمول شفاعت نخواهد شد.




آخه چرا تو هم رای ندادی؟؟؟؟؟؟؟


امروز اگر بخواهند سوال بپرسند که بی تدبیر ترین و بی عقل ترین مردمان ملت ایران کدامند در پاسخ چه بایدگفت؟

باید گفت «آنهایی که عاقل و بالغ و دارای شرایط رای بودند اما حضور در صحنه و پای صندوقهای رای حاضر نشدند»
از فرمایشات رهبر عزیزمون که پای صندوق های رای بیایید مفهومش چیست؟
شاید یکی از مفهومیات بیان معظم اله این است که اگر فردی را نمی پسندی باز هم پای صندوق های رای حاضر باش ،نگذار دشمنان از عدم حضور تو در پای صندوق رای خشنود شوند،
حال تو ای انسانی که در سرزمین ایران زندگی میکنی و وطنت و شعارت این است ایران و ایران و ایران،چرا نیامدی پای صندوق رای؟
چرا با نیامدنت دل دشمن را شاد کردی؟
تویی که پای صندوق رای نیامدی با عوامل دولت سر لج بوده ای یا با کشورت ایران؟
دشمن در پی این نیست که تو بخواهی کدام فرد را انتخاب کنی،اصلا برایش مطرح نیست چه کسی در راس کار باشد،برای او مطرح نیست که موسوی ها در راس کار بیایند یا احمدی نژادها،خواه نخواه چه با  رای تو چه بدون رای تو یکی بر مسند خواهد نشست و در ان شکی نیست،اماااااااااااا!!!!!!!
دشمنت چشم و گوش باز میخواهد ببیند چقدر تو پایبند به کشورت هستی،
امروز آمریکای جنایتکار برنامه ریزی کرده که موفقیت خود را به رخ سیاستمداران جهان بکشد و عدم حضور تو در صحنه انتخابات را یه رای مثبت به خود داده است،
رای باطله یا ممتنه یعنی چی؟
ایا تو میفهمی یعنی چی؟
یعنی من عوامل دولت را قبول ندارم اما یک ایرانی هستم،ایران وطن من است،
یعنی من برای عوامل ارزشی قائل نیستم اما کشورم وطنم همچون خون در رگهای من است،
رای من یعنی ایران،
رای من یعنی زنده باد ایران،
رای من یعنی دشمن هواست باشد که اگر ما عوامل دولت را قبول نداریم ایران از آن ماست رای من یعنی این
حال شرم نمیکنی که چرا نیامدی انتخابات شرکت کنی حتی با رای باطله،
در ذهن خیلی ها این بود که چرا باید رای دهیم ما فلان فرد را قبول نداریم خب نداشته باش،
عدم حضور تو که رای ندادی مساویست با اینکه 30.000.000 پای صندوق آمدن و وجود حضور تو این رقم به 30.000.001 میشد،
ایا تو با عدم حضورت در صحنه انتخابات یک خیانت کار به این مملکت نبودی؟
ایا تو با نیامدنت یک فردی نشدی که باعث خوشحالی دل دشمن شدی؟
فرق تو با یک خیانتکار چیست؟
در کشور ایرانی در خاکش قدم میگذاری پایبندش نیستی؟

در جوابت بدون در نظر گرفتن ادب باید گفت تو لائیکی بیش نیستی،نمک خور و نمکدان شکنی،

امروز با تمام صراحت و از ته قلبمان به عوامل این دولت فریاد میزنیم که هوشیار باشید، اقای رئیس جمهور،اقای وزیر،اقای نماینده ، ای رئیس فلان اداره، حواست باشد چشم و گوشت را باز کن هوشیار باش تو در این نظامی و پایبندی که اگر پایبند نبودی جایت در ان جایگاه نبود ،هوشیار باش ، معقول فکر کن که اگر میخواهی استخدام کنی کسی را،ببین طرف چقدر به نظام جمهوری اسلامی ایران پایبند است،توی رئیس بانک اگر میخواهی تسهیلات به فردی بدهی ببین  چه کسی مصرف کننده ان است،نشود کسی باشد این نظام مقدس جمهوری اسلامی و از همه مهمتر سربلندی کشورش ایران را پشیزی قبول ندارد

نشود او یک وطن فروش باشد در قالب یک فرد متشخص.

میخواهی بگویی چطور متوجه شوی پایبند به نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران است؟

«««««««« از شنــــــــــــــــــــاسنـــــــــــــــــــــــــــــــــــامـــــــــــــــــــــــــه»»»»»»»»»

«««««««« از شنــــــــــــــــــــاسنـــــــــــــــــــــــــــــــــــامـــــــــــــــــــــــــه»»»»»»»»»

«««««««« از شنــــــــــــــــــــاسنـــــــــــــــــــــــــــــــــــامـــــــــــــــــــــــــه»»»»»»»»»

اگر در مواقع استخدام و یا پرداخت هرگونه تسهیلات درخواست اصل شناسنامه و کپی تمام صفحات شناسنامه را از وی بخواهی، مهر شرکت در انتخابات اورا ببینی متوجه خواهی شد او پایبند به کشورش ایران بوده یا خیر.
اگر هیچ مهری ندارد اورا مانند زباله یی به کنار بی انداز،
چه ارزشی دارد که بخواهی کار اورا راه بی اندازی،راه انداختن کار یک انسان عملی خدا پسندانه است درست، اما از خودت مایه بگذار و کارش را انجام بده ،اما اجازه نداری از ایران مایه بگذاری،حقوق دولت بگیری و کار کسی را در ساعات کاری انجام دهی انهم کسی که بودن ایران و نبودنش برایش فرقی نیست چرا که حاضر نشدن پای صندوق انتخابات و ارزش دادن به ایران برایش اصلا مفهومی ندارد .چرا؟
ایران برای ایرانی است
نه یک وطن فروش که نام ایران را یدک میکشد
نه کسی که با عدم حضور خود پای صندوق رای دل دشمنش را شاد کرده
اگر از امروز کسانی که میخواهند در اداره یی استخدام شوند دچار این باشند که چرا مورد موافقت قرار نمیگیرد خودشان را باید سرزنش کنند
دور از انصاف است در این کشور پهناور هر کاری دلت میخواهد میکنی انوقت حاضر نیستی خودت را ایرانی بدانی که هیچ،باعث سرافکندگی کشورت هم میشوی
در پایان باید عرض کنیم خیلی ها به عوامل این دولت اعتقاد ندارن چه گرایش سیاسی های راستی چه گرایش های سیاسی چپی
اما عرصه انتخابات یعنی تایید ایران

ایرانی هستی بسم الله آفرین بر تو

والا ننگ هر ایرانی برتو باد که خود را ایرانی میدانی




هتک حرمت افروغ لعنت الله علیه و همکارش شهیدی به مقام شامخ روحانیت و مرجعیت


هتک حرمت به ساحت مقدس ولی امر مسلمین جهان

حضرت آیت الله عظما خامنه ای


برخی از سایت ها با تغییر واقعیت کلمات عماد افروغ لعنت الله علیه  را به نحو دیگر انعکاس داده اند که لازم است جهت تحلیل دقیق سخنان  فیلم برنامه را باز نگری کرده تا همگان بدانند که عماد افروغ  لعنت الله علیه یک حیوان پست و رذل با چه بغضی نسبت به انقلاب و آرمانهای آن موضع گیری و سیاه نمایی نموده است.

این عماد افروغ لعنت الله علیه همان عمادی لعنت الله علیه است که در انتخابات سال 1384 بی پروا به عنوان یک کارشناس انقلابی در مناظرات شرکت کرده و به دفاع از رئیس جمهور مکتبی و انقلابی کشور پرداخت.

اما شش ماه پس از آن شاید به علت عدم معرفی این فرد پست فطرت به عنوان وزیر از سوی ریئس جمهور با بغضی که نسبت به جناب دکتراحمدی نژاد پیدا کرد به تخریب شدید دولت پرداخت و ۴سال پس از آن به تخریب نظام مقدس جمهوری اسلامی مشغول شد تا جایی که سخنان این لامذهب بی دین ؛ مورد توجه رسانه های غربی و ضد انقلاب قرار گرفت .

در ادامه برای روشن شدن مطلب بخشی از اهانتهای این حیوان پست فطرت به حاکمیت اسلامی و مقام شامخ عظمای ولایت و مرجعیت در برنامه پارک ملت یک شنبه شب تقدیمتان میگردد تا ذات کثیف ابن ملجم روزگار را برایتان روشن کنم.
۱ - افروغ لعنت الله علیه تاکید داشت از کلمه حاکمیت که نمادش ولی فقیه است استفاده کند و اشاره ای به دولت یا قوا ننمود.

۲ - افروغ لعنت الله علیه این دیکتاتور زمان نشان دادن حاکمیت فعلی در جامعه و اعلام اینکه اگر کسی بگوید فضای جامعه باز است و می شود نقادی کرد این طنزی بیش نیست .

3 - افروغ لعنت الله علیه با آوردن روایاتی از امیرالمومنین و سخنانی از امام (ره) سعی داشتند این مطلب را القاء نمایند که شرایط آن بزرگواران شرایط نقادی و شرایط فعلی شرایط دیکتاتوری است.

4 - افروغ لعنت الله علیه از مراجع عظام میخواهد که رهبری را نسبت به نظرات فقهی و حکومتی اش مورد سوال و نقد قرار دهند.

۵ - افروغ لعنت الله علیه در ادامه با تردید افکنی نسبت به نحوه اداره حاکمیت گفت مردم و علما باید اطمینان پیدا کنند که جامعه بصورت فقهی اداره می شود .

۶ - افروغ لعنت الله علیه  از حوزه های علمیه می خواهد مانند قبل از انقلاب در مقابل حاکمیت  قد علم کنند
 ( غافل از اینکه حاکمیت قبل از انقلاب حاکمیت طاقوت بود و حاکمیت فعلی حاکمیت ولی فقیه عادل است ) .


۷ - افروغ لعنت الله علیه اعلام می کند اگر مردم رهبری را نخواهند رهبر مشروعیتش را از دست می دهد
(غافل از آنکه مشروعیت دست خداست و مقبولیت را مردم تعیین می کنند مانند عصر امیرالمومنین با آنکه مردم مقبولیت را به علی (ع) ندادند ولی مشروعیت امام باقی بود) .


۸ - افروغ لعنت الله علیه ساختار خبرگان رهبری را مورد انتقاد قرار داده و می گوید چون سیاست مدار و اقتصاد دانی در میان آنان نیست پس نمی توانند به این ابعاد رهبری نظارت کنند و رهبری را مورد نقد قرار دهند
( غافل از آنکه فقهای خبرگان رهبری از علمای بلاد بوده و کسانی می باشند که اقتصاد اسلامی را آشنا بوده و سیاست را نه در کتابهای درسی بلکه در کوران حوادث انقلاب از دهه چهل تا کنون فرا گرفته اند).


۹ - افروغ لعنت الله علیه در پایان اعلام می کند اگر نظارت بر کسی نباشد به دیکتاتوری و انحراف کشیده می شود ( این مرد خبیث و اجنبی در روزگار 1390 با زیرکی تمام با توجه به مقدمه بالا این جرات را به خودش داده است که خبرگان رهبری نمی تواند نظارت بکند و ابزار نظارتی را در دست ندارد رهبری معظم انقلاب را دیکتاتور و فرار کننده از نقد نشان می دهد).

و بیش از ان تعجب این است که تمام این مدت رذل دوم روزگار شهیدی مجری برنامه فقط به سخنان
افروغ لعنت الله علیه گوش می داد و تائید می نمودای شهیدی !!!؟ ای مجری بی صفت پارک ملت ،تایید و سر تکان دادن ها چه بود؟ نکند صرفا جهت القای فضای آزادی بیان برنامه بوده؟ ویا اینکه در مسائل فقه سیاسی هم دستی بر آتش داری و صاحب نظر هستی؟؟؟؟؟؟؟

پیامک برنامه پارک ملت جهت اعلام برائت از این برنامه دشمن شادکن

۲۰۰۰۰۱۲۰

فرق یک استاد بی اعتقاد اما خیّر ،با شخص مومنی اهل نماز و بداخلاق،



فرق یک استاد بی اعتقاد اما خیّر ،با شخص مومنی اهل نماز و بداخلاق،

سوال؟: فرق کسی که دانشمند است وهیچگونه اعتقادی ندارد، اما خیّر است و شاگردانی بسیاری تربیت کرده ، با شخص مؤمنی اهل نماز، ولی بداخلاق ،در قیامت چیست؟

«شبهه سوال»: باید ابتدا ببینیم چه اصراری داریم که حتماً صفات بی‌اعتقاد را با دانشمندی، خیرّی، معلمی ...، و صفات انسان مؤمن،معتقد و اهل نماز و روزه را (که در متن سؤال آمده ) با بد اخلافی پیوند داده و توصیف نماییم؟! اما در هر حال به نکات ذیل دقت فرمایید خالی از لطف نیست.

الف - بدیهی است دانشمندی که هیچ اعتقادی به خدا، رسول و قیامت ندارد، دانش چندانی هم ندارد، بلکه فقط در شناخت طبیعت و یا ابزار شناسی پیشرفت قابل توجهی داشته است. شناختی که در اغلب موجودات به مراتب بیش از انسان وجود دارد.

بدون شک انسان دانشمند کسی است که در «هستی‌شناسی» پیشرفتی حاصل کرده باشد، از «جهان‌بینی» منطبق با حقایق و واقعیت‌ها برخوردار باشد و راه طی مراتب کمال تا تقرب هر چه بیشتر به کمال مطلق را بداند و به دانش خود نیز عمل نماید و بالتبع دانش تجربی او در همین مسیر [هدفدار] باشد. لذا خداوند متعال که جهان را بر اساس علم، حکمت و قدرت خویش خلق نموده و چگونگی آن را از عالم ماده‌ی دنیا تا عالم قیامت تبیین نموده و چه باید کردها و نباید کردها را جهت رشد و کمال انسان وضع نموده است، و به انسان علم و قدرت تبیین داده است و به توجه در آیات و نشانه‌های او در خلق و کسب علوم سفارش نموده است، می‌فرماید به این که الهی به جز الله وجود ندارد علم داشته باشید. و در این سخن نکات بسیار ژرفی برای اهل علم نهفته است:

«فَاعْلَمْ أَنَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ اللَّهُ وَ اسْتَغْفِرْ لِذَنْبِکَ وَ لِلْمُؤْمِنینَ وَ الْمُؤْمِناتِ وَ اللَّهُ یَعْلَمُ مُتَقَلَّبَکُمْ وَ مَثْواکُمْ» (محمد ص، 19)

ترجمه: پس بدان که هیچ معبودى جز او نیست و براى گناه خود و مؤمنین و مؤمنات استغفار کن که خدا به سکونت و انتقال شما آگاه است‏.

دانشمند واقعی کسی است که دست کم خودش را شناخته باشد که هر کس خود را بشناسد، خدا را شناخته است. چنان چه پیامبر اکرم (ص) «من عرف نفسه، فقد عرف ربّه». و به قول حضرت امیر علیه‌السلام (مضمون) خوشا به حال کسی که می داند از کجا آمده است، در کجا هست و به کجا می‌رود؟ طبعاً کسی که حداقل اطلاعاتی در این زمینه ندارد، زیاد هم دانشمند نیست. بلکه چنان چه بیان شد، در خصوص کمترین حد وجود که ماده است و آن هم نه کامل، بلکه در برخی موارد و به صورتی محدود اطلاعاتی به دست آورده است. و بشریت از این قبیل دانشمندان بی‌اعتقاد به مراتب بیش از تودهای عوام مردمی خسارت دیده است.

ب– در عین حال همین حد از علم نیز ارزشمند است، اما ارزش ماندگار بستگی به ماندگاری هدف دارد. اگر هدف فانی بود، انسان و علمش نیز فانی می‌گردند. باید توجه داشت که انسان در حیات اخروی به گونه‌ای و با چیزی هست که برایش مانده است. لذا طبعاً اصل علوم مربوط به عالم ماده، با مرگ از بین می‌رود و در عالمی که مادی نیست، فیزیک و شیمی به کار او نمی‌آید، مگر آن که هدفش و عملکردش در کسب علوم تجربی و باز‌آموزی به دیگران و کاربردها و بهره‌وری‌هایش برای او مانده و مفید حالش واقع گردد. آن وقت کسب علوم تجربی و انتقال به غیر و استفاده از آنها نیز بسیار ارزشمند و مفید خواهد بود.

ج – اما وقتی سخن از نتیجه اعتقادات، اعمال و رفتار در قیامت به میان می‌آید، پس از توجه به این که خالق متعال به همه‌ی احوال انسان آگاه است و نه تنها به احدی ظلم نمی‌کند، بلکه رحمت او وسعت دارد، توجه به این مهم نیز لازم و ضروری است که انسان اجرش را از کسی می‌گیرد که برای او کار می‌کند. نمی‌شود دیگری را عبادت کرد، دیگری را اطاعت کرد و برای دیگری کار کرد، اما اجر را از شخص ثالث انتظار داشت. لذا چنین دانشمندی، (اگر چه مال دنیا نیز نداشته باشد – که در سؤال آمده بود)،‌ اجرش همین عزت، احترام و یاد خیر و تشکر خلایقی است که در دنیا به او می‌دهند. و اجر نیز الزاما پول و ثروت نیست.

نه تنها یک دانشمند خوش اخلاق ماده‌گرا و بی‌اعتقاد، بلکه اگر کسی برای دنیا (ریا) نماز بخواند و روزه بگیرد نیز، اجرش همان است که در دنیا شامل و نصیبش می‌گردد.

د – اما راجع به انسان معتقد، مومن، اهل نماز و روزه، ولی بد اخلاق نیز باید دقت شود که انسان معتقد و مومن هرگز بداخلاق نمی‌شود. لذا اگر با بد اخلاقی مواجه شدید [اگر چه ظاهر مؤمنی داشته باشد]، باید یقین بفرمایید که اعتقاد، ایمان و علمش بسیار ضعیف است.

اسلام برای رشد انسان آمده است که با کسب صفات کمال میسر می‌گردد. انسان باید تجلی حق تعالی باشد. علم، حیات، قدرت، زیبایی، غنا، رأفت، رحمت، کرم، جود و ...، که بدانها توصیه شده است، همه اسمای الهی هستند که باید در انسان تجلی یابند. و پیامبر اکرم (ص) فرمودند که «انّی بعثت لاتمّم مکارم الاخلاق» یعنی من برای اتمام و اکمال مکارم اخلاقی مبعوث شده‌ام.

پس، کسی که اخلاق ندارد، اعتقاد و ایمان درست و کاملی هم ندارد. به او نیز ظلمی نمی‌شود،‌ و نتیجه‌ی همه‌ی رفتارهای خوب و یا بدش به خودش بر می‌گردد:

«‌لا یُکَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلاَّ وُسْعَها لَها ما کَسَبَتْ وَ عَلَیْها مَا اکْتَسَبَت‏ ...» (البقره، 286»

ترجمه: خدا هیچ کس را تکلیف نکند مگر به قدر توانایى او (و روز جزا) نیکى‌‏هاى هر شخصى به سود خود او و بدیهایش نیز به زیان خود او است ... .

«تِلْکَ أُمَّةٌ قَدْ خَلَتْ لَها ما کَسَبَتْ وَ لَکُمْ ما کَسَبْتُمْ وَ لا تُسْئَلُونَ عَمَّا کانُوا یَعْمَلُونَ» (البقره، 134)

ترجمه: در هر حال آنها امتى بودند و رفتند و هر چه کردند براى خود کردند شما هم هر چه بکنید براى خود مى‏کنید شما از آنچه آنان مى‏کردند بازخواست نخواهید شد.


ارسال پیامک از سوی هیئت

ارسال پیامک

با سلام و عرض ادب و احترام

کسانی که مایلند برنامه های هفتگی هیئت پنج تن ال عبا (ع) را به صورت پیامک دریافت کنند نام و شماره تلفن همراه خود را در قسمت نظرات زیر قرار دهند و در قالب پیام خصوصی ارسال کنند و شایان توجه است که شماره ها نمایش داده نخواهد شد.

با تشکر

مدیریت سایت

خادم الحسین(ع)



اللهم صل علی محمدو ال محمد و عجل فرجهم